سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
* لینک دوستان

تعیین دقیق قبله با ساده ترین روش 

 قبله یابی یا تعیین سمت قبله از مباحث بنیادین علم هیئت و نجوم اسلامی است و دانستن سمت قبله در بسیاری از عبادات و امور شرعی امری ضروری است.

یکی از شیوه های دقیق جهت یابی قبله ، استفاده از سایه شاخص به هنگام زوال ظهر مکه معظمه در روزهای هفتم خرداد و بیست و پنجم تیر ماه است.

بر این پایه می توانید با استفاده از یک شاخص و تعیین سایه شاخص در این دو روز ، سمت دقیق قبله هر مکانی را در نیم کره شمالی به سادگی بیابید.

مکه معظمه که کعبه ( قبله مسلمانان ) در آن واقع است در طول جغرافیایی 39 درجه و 54 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 21 درجه و 27 دقیقه شمالی قرار دارد.

در روزهای 7 خرداد و 25 تیر هر سال ، میل خورشید ( فاصله مرکز خورشید تا استوای سماوی ) با عرض جغرافیایی مکه برابر میشود.

به عبارت دیگر ، در هنگام ظهر شرعی ، خورشید دقیقاً در سمت الرأس مکه قرار می گیرد. در نتیجه شاخص در مکه سایه ندارد ،

لذا در هر مکانی که ایستاده باشید، خلاف جهت سایه شما ، سمت صحیح قبله را نشان می دهد.

برای آن که این عمل به دقت انجام پذیرد ، می توان از یک میله عمود بر زمین یا شاغول استفاده کرد و خلاف جهت سایه آن را در این دو روز از سال ، در هنگام ظهر مکه ( در ایران ساعت 13 و 48 دقیقه روز 7 خرداد و ساعت 13 و 57 دقیقه روز 25 تیر ) مشخص نمود.

به این ترتیب شما می توانید جهت صحیح و دقیق قبله محل سکونت یا محل مورد نظر خود را تعیین نمائید.

***********************

قبلـه یابی رســول الله (ص)

پیامبر اکرم(ص) پیش از هجرت، ایامی که در مکه معظمه حضور داشتند، نمازهای خویش را به سمت بیت المقدس، واقع در فلسطین به جای می آوردند، ولیکن طوری می ایستادند که کعبه معظمه، میان ایشان و بیت المقدس قرار می گرفت و در واقع، به صورتی نماز می خواندند که کعبه و بیت المقدس، هر دو، قبله ایشان قرار می گرفت.
پس از هجرت به مدینه منوره، از ربیع الاول سال اول تا نیمه رجب سال دوم هجری، به مدت هفده ماه، به سوی بیت المقدس نماز می گذاردند .

توضیح اینکه : بیت‌المقدس و فلسطین نسبت به شهر مدینه، به لحاظ جغرافیایی در شمال این شهر می‌باشد و مکه مکرمه در سمت جنوب و به فاصله 420کیلومتری مدینه قرارد دارد.

تغییــر قبلــه

 در روز دوشنبه، پانزدهم ماه رجب، سال دوم هجرت، پیامبـر اکـرم(ص) به همراه تنی چند از اصحاب به‌منظور تسلیت گویی به مـــــادری مسلمان به نام « اُمّ بشــــر» که فـــرزنــدش را از دست داده بود به طرف قبیلـــه « بنی‌سَلمه » (شمال غربی شهر مدینه) حرکت می‌کنند.

« اُمّ بشر» به افتخار رسول خدا (ص) گوسفندی ذبح کرد و طعامی تهیه نمود.

چون هنگام ظهر فرا رسید، پیامبر(ص) با همراهان به نماز ایستادند….

ایشان مشغول نماز ظهر ( و بنا به نقلی از شیخ مفید ، نماز عصر ) بودند و دو رکعت آن را به سمت بیت المقدس به جای آورده بودند، که جبرئیل امین فرود آمد و بازوی مبارکشان را گرفت و ایشان را به جانب کعبه برگردانید.....

در آن هنگام این آیه شریفه بر رسول خدا(ص) نازل شد:

قد نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ

فَلَنُوَلّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضیها،

فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ،

وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلّوُا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ      

[ سوره مبارکه بقره ، آیه  144]

یعنی: نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان  [برای تعیین قبله ] می بینیم. اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی، باز می گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید…

پیامبر (ص) بی‌درنگ به سمت جنوب روی گردانید و نماز‌گزاران نیز چنین کردند و پشت سر پیامبر(ص) قـرار گرفتند و باقیمانده نماز  را به جانب مسجد الحرام ( قبله جدید ) به پایان ‌بردند.

خبر این حادثه مهم در سراسر مدینه و اطراف و نواحی آن پخش شد و مسلمانان از آن پس به سوی قبله جدید ( مسجد‌الحرام ) نماز گزاردند.

قبیله بنی‌سلمه، از « اُم بشر » درخواست کردند تا خانه‌اش را بفروشد و به پاس بزرگداشت این واقعه عظیم، مسجدی در آن محل احداث شود.

اُمّ بشر گفت: من خانه‌ام را نمی‌فروشم، بلکه آن را هدیه می‌کنم تا در آن مسجد بسازید، و آنان اولین بنای مسجد قبلتین ( یا ذو قبلتین یا ذی القبلتین ) را برپا کردند.

مسجد قبلتین در شمال غربی مدینه در فاصله 3/5کیلومتری مسجد النبی قرار دارد.             

پس از گذشت قرنها و تجدید بنای متعدد، هم اکنون مسجد قبلتین با دو گنبد، دو مناره بسیار زیبا و  با  دو جایگاه ویـژه ، محرابی زیبا به سوی مسجد الحرام ، و جایگاه محــراب سابق به طرف بیت المقدس، ( ‌با اختلافی حدود 180 درجه از یکدیگر ) چشمان بینندگان را خیره می‌کند و خاطره عطرآگین صدر اسلام را در اذهان  باز‌دید کنندگان خود زنده می‌نماید.

 

قبلــه یابی در مسجد النبی (ص)

در این رابطه  نقل شده است که :

رسول گرامی اسلام پس از 17 ماه اقامه نماز به جانب بیت المقدس، وقتی خواستند قبله مسجدالنبی را تغییر دهند به گروهی از اصحاب خود دستور دادند در زوایای مسجد بایستند تا جهت قبله را به سوی مسجدالحرام مشخص کنند،

در این هنگام جبرئیل نازل شد و با قدرت الهی تمام موانعی را که جلو چشم رســـول اللَّه (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) قرار داشت برطرف ساخت،

و سپس عرض کرد: ای رسول خدا ؛ قبله را در جای خود قرار ده ،

پیامبر (ص) با دیدن کعبه معظّمه، قبله را در مسجد خود بدان سو تعیین نمودند بطوری که قبله مسجد در مقابل ناودان کعبه واقع شد.

آنگاه جبرئیل عرض کرد: درست قبله در جای خود قرار دارد.

بعد از تعیین قبله مسجد، جبرئیل با اذن خداوند متعال هرآنچه در مقابل چشم رسول خدا (ص) جهت دیدن کعبــه معظّمــه محو شده بود را به جای خود برگرداند.

بدین ترتیب درب جنوبی مسجد بسته شد و قبله و محراب در جای آن قرار گرفت که روبروی ناودان کعبه واقع شده است.

########################################

قبله مدینه آن چنان که پیغمبر اکــــرم( ص) به سوی آن نماز خوانده اند، تا امروز به حال خود باقی است، و دانشمندان ریاضی به نام ، با قواعد ریاضی ، قبله مدینه را چنان یافتند که رسول الله (ص) بدون آن قواعد و ابزارهای امروزی یافتند ، و این ممکن نیست مگر به وحی و الهام ملکوتی زیرا  از مدینه تا مکه به مسافت قریب چهار صد و بیست کیلومتر است،  و هیچ کس نقل نکرده است که رسول الله به قواعد ریاضی و آلات نجومی توسل جسته باشد.

حق آن است که سعدی در اول بوستان گفت:

یتیمی که ناخوانده ابجد درست

کتبخانه هفت اقلیـــــم شست

اعمالتان مقبول ، التماس دعا


[ جمعه 91/4/23 ] [ 8:24 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

رنجنـامه ای به مولایمـان صـاحب الـزمــان (عج)

السلام علیک یا ابا صالح المهدی یا صاحب الزمان

 


مولای من ؛

منی که مایه ی ننگم به حد رســــوایی

چگونـــه عــزم نمایـــم به دیدنـــــت آیم

چو خویش را یار تو دیدم به نیک فهمیدم

عزیز فاطمه، مهـــدی، چقدر تنهــــــائی!

فدایت شوم ای مولای من ؛

از اینکه با این وضع و حال با شما صحبت میکنم شرمنده ام !

چگونه است حال بنده خلافکاری

که بخواهد در مقابل اربابش بنشیند

و اظهار عشق و محبت نماید ؟

مولای من ؛

شرمنده ام که برخی جمعه ها بیادت دعای ندبه

و دعای فرج و نماز ویژه می خوانم ! ولی این خواندن ها

از روی غفلت و بی توجهی است

و در زندگی روزمره من اثری ندارد!

مولای من ؛

بارها خطاب به شما گفته ام :

لیتَ شِعری اَین استقرت بک النوی ....

کاش می دانستم در کجا مستقر شده اید

و در کجا سکونت گزیده اید

تا به دست بوس و پابوس تان بیایم !!

به حضورتان بیایم و از مشکلات فراقتان بگویم

و از فراقتان ضجه کنم و فریاد برآورم !!!

عَزیزٌ عَلَیَّ اَن اَرَی الخَلقَ وَ لا تُری

سخت است بر من که همه را ببینم و شما را نبینم ...

الی متی ....   الی متی ....

تا کی باید در فراق شما

این همه نامردی های مردمان را تحمل کنم ! ؟

تا کی باید این همه بی دینی ها و کجروی ها

و بی حیایی ها و غارتها

و مفاسد اجتماعی را مشاهده کنم ؟

و هیچ نگویم یا نتوانم بگویم!

چرا که گفتن همان است

و ..................................... همان !!!

مولای من ؛

امروزه دینداری هم عجب امر مشکلی شده !!

کدام یک از خواسته های شما را

می توانیم برآورده کنیم ؟؟؟

گرسنه ای را سیر کرده ایم ؟

تشنه ای را آب داده ایم ؟

برهنه ای را پوشانده ایم ؟

در راه مانده ای را کمک کرده ایم؟

مشکلی را از مردم حل کرده ایم ؟

خدمتی به خلق خدا (بی مزد و منّت) نموده ایم ؟

سنگی از راه مردم برداشته ایم ؟

زکات و خمس و سهم امام

و انفـاق و ایثـار و... داده ایم ؟

مسائل دینی را درست انجام داده ایم ؟

واجبات را رعایت کرده

و محرمات را پرهیز کرده ایم ؟

چه اثر مثبت و عمل خیر خالصانه ای

که فقـــط بــــــرای خـــــــدا

و جلب رضایت شما باشد داشته ایم ؟

مولای من ؛

کدام یک از ما ها... که بعضاً اینقدر هم پرادعا هستیم

برای رضای خدا و رضای شما به مردم خدمت میکنیم؟

غیر از سودجوئی و فرصت طلبی و تزویر و ریا

و چاپلوسی و دروغ و نیرنگ چه می بینید ؟

برای همین است که خجالت میکشم

در محضر مولایم بنشینم

و سخنی بگویم یا شاهد سخنانی باشم

که خالی از حقیقت است!

مولای من ؛

امروزه همه کارهایمان ریایی است ،

برای جلب نظر دیگران و امور بی ارزش دنیایی است !!

حتی برگزاری جشنهای بزرگ میـــلاد شما هم

بعضاً توأم است با انجام کارهای خلاف شرع

و یا برای رقابتهای محلی !!!

مولای من ،

و شرمنده ام ؛ شاید هم ، همین نوشتن ها نیـــــز !!

پس چه کنیــــــــــم ؟ به که روی آوریـــــــــم ؟

چه بگوئیـــــــم و چه بنویسیــــــم ؟ !!

مولای من ؛

 امروزه حتی مجالس دعای ندبه مان هم شده

انحصــــــاری و خودنمـــــــــایی

و یا محلی برای کسب آبروی اجتماعی و ....

خطاب به خودم میگویم :

با این افکار و اعمال نا پسند و نامطلوب ،

چگونه می شود جلو امام زمان (ع) نشست و گفت :

بنفسی انت من مغیب لم یخل منا...

بنفسی انت من نازح ما نزح عنا ...

بنفسی انت من مؤمن و مؤمنه ذکرا فحنا ...

الی متی احار فیک یا مولای...

ندبه یعنی ناله همراه با گریـه و حـزن وانـدوه ،

ندبه یعنی در فراق یـار و محبـوب دلها نالیدن ...

ندبه یعنی از همه بریدن و به یار واقعی اندیشیدن ...

ولی آیا دعای ندبه خواندن ما ، این شور و حال را دارد؟

یا اگر فقط صبحـانه را حـذف کنند ...

جمعیت به تدریج کم و کمتر میشوند!!!

برخی از اینها هم که می مانند

فقط  برای برآورده شدن حاجاتشان

به امام زمان (ع) متوسل می شوند،...

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

ادامه مطلب .....


[ پنج شنبه 91/4/15 ] [ 6:10 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

هَل اِلَیـــکَ یَاابن اَحمَـــدَ سَبِیــــــلٌ فَتُلقی

ادامه مطلب ...

این جمعیت عظیم را که در جمکران می بینیم

چند درصدشان خالصانه برای فرج مولایمان

نماز میخوانند و دعا میکنند !!!

وقتی که پیامبر (ص) و یا امام معصوم(ع)

در مورد انتظار فرج می فرمایند :

انتظرواالفرج ، ولا تیأسوا من روح الله ،

فان افضل الاعمال عندالله عزوجل انتظار الفرج ،

المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله ....

این کـــــــدام انتظــــــــار فــــــــــرج است ؟

انتظاری که در کنارش همه چیز باشد الا دین !!! ؟

یک دفعه شد که به خاطر خود امام زمان (ع) دعا کنیم

یا نماز بخوانیم و یا دعای فرج را با خلوص نیت

برای ظهور امام زمان (ع)  بخوانیم!

ای کاش درک می کردیم که امام زمان (ع‍ج) کیستند

و از شیعیــــان چه انتظـــــاری دارند.

ای کسانی که مشتاق دیدار امام زمان (ع) هستید ،

آیا می دانید تنها دیدار ایشان کفایت نمی کند!

بلکه به فرمایش آیة الله بهجت (ره) دو رکعت نماز خالصانه

و دعای خالص برای فرج مبارک ایشان

افضــــــــــل است از دیــدن ایشـــــــان !

چه بسیار بودند در زمان پیامبر (ص) و ائمه بزرگوارمان

که آن عزیزان را می دیدند و حضورشان را درک میکردند

ولی از انفاس قدسی آن اولیاء الله بهره ای نبردند!!!

و یا فراتر برویم ، 

همه آنهایی که آن بزرگواران را اذیت و آزار کردند

و به شهادت رساندند ایشان را می دیدند !!!

به حضورشان می رسیدند و جسارت میکردند !!

مگر ابو لهب عموی پیامبر (ص) نبود ؟

نکند ما هم در حضور ایشان جسارت کنیم !!!

ایشان که همه جا حضور دارند و از همه چیز آگاهند

حتی از افکار شیعیانشان ،

پس گنـــــــاه کــــــــــــــردن ،

و بی توجهی به ارزشهای انسانی و اسلامی ،

جســـــارت به ایشـــــــــان نیست ؟

نه تنها جسارت است

بلکه باعث دوری مان از امام (ع) میشود !

پس دعای ندبه و فرج خواندن تنها

و یا حتی دیدن جمال مبارک امام (ع) کفایت نمیکند ، 

بلکه دلبستگی و محبت و تلاش در راه به ثمر رساندن

اهداف عالیه ایشان و جلب رضایت ایشان مهّـم است.

مولای من ؛

با همه قصور و بدی هایم ،

با همه گناه و لغزش هایم ،

با همه آنچه از زشتیها و کژی ها

و ناسپاسی ها و ناشایستگی هایی

که از من دیــــده و می بینیــــد !

اَعلَمتُ بِاَهلِ العالَم ، اَنِّی اُحِبُّـک

به جهانیـــــان اعـــــــــلام میکنم که :

دوست تـــان دارم

چرا که معتقدم : مَن اَحَبَّکُم فَقَد اَحَبَّ الله

هرکس شما را دوست بدارد خدا را دوست دارد

وَ مَنَ اَبغَضَکُم فَقَد اَبغَضَ الله

و هرکس بشما خشم ورزد به خدا خشم ورزیده

وَ مَنِ اعتَصَمَ بِکُمُ الله فَقَدِاعتَصَمَ بِالله

و هرکس دست به دامان شما شود

به عنایت خدا چنگ زده است

پس دوستتان دارم

و در انتظارتان هستم و محتاج عنایت خاصتان !

مولای من ؛

یادتان هست گاه گاهی عنایتی به ما داشتید !

و دستی یتیـــم نوازانــه بر ســرمان می کشیدید ؟

و مشکلاتمان را بدون اینکه از شما بخواهیم

حل می کردید!

ولی امروز از مشکلات شخصی سخن نمیگویم !

من دیگر از فــــــراق نمی نالــــم !

چرا که شیرینی فراق تان هم لذت بخش است!

امّــــــــا چه کنم که :

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی شماست !

نمی بینید دشمن غدار چگونه ما را در محاصره دارد ؟

نمی بینید خودکامگان جهان به ما رحم نمی کنند ؟

نمی بینید ستمگــران عالـــم ،

حتی از تحریم دارویی ما نیز هیچ ابـــایی ندارند ؟

 نمی بینید مؤمنین و متدینین ما هم

بعضاً همکاری و همراهی نمیکنند ؟

نمی بینید

فساد و بی بند و باری رو به گسترش است ؟

نمی بینید رعایت ارزشهای اسلامی،

حتی در بین متدینین ما هم روز به روز

کم رنگ تر میشود ؟

می بینید... می بینید... بخدا قسم می بینید... 

پس شما دعا کنید ، که دعای شما مستجاب است

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء

و یجعلکم خلفاء الارض

و ما هم اگر لایق باشیــم بگوئیــــم :

آمین یا رب العـالمیــن

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$


دل که آشفته روی تــــو نباشــد دل نیست

آن که دیوانه خــــال تو نشد عاقـــل نیست

عشق روی تو در این بادیه افکنــــد مـــــرا

چه توان کرد که این بادیه را ساحل نیست

****************************************

همه هست آرزویم که ببینم از تـــــو رویی

چه زیان تو را که من هم برســم به آرزویی

همه جا به هر زبانی بُوَد از تــــو گفتگویی 

چه شود که جمعه ای من برسم به آرزویی

############################

اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه

والذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه

والممتثلین لاوامره والمحامین عنه

والسابقین الی ارادته والمستشهدین بین یدیه

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

بازگشت به قسمت اول مطلب


[ چهارشنبه 91/4/14 ] [ 6:54 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

 

السلام علیک یا اباصــالح المهــــــدی روحی فــــــداک

 

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم 

عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود

بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز

صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست

شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم

باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم ،

سروی شدم به دولت آزادگی که سر ،

با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم ،

دارم چو شمع سرّ غمش بر سر زبان ،

لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم ،

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب ،

ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم ،

ساز صبا به ناله شبی گفت شهـریـار ،

این کار تست من همه جور تو می‌کشم

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

یادداشت بعدی :

رنجنامه ای به مولایمان صاحب الزمان (عج) روحی فداه


[ سه شنبه 91/4/13 ] [ 9:42 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

شجره طیبه 3

با انتشار شجره طیبه از آدم تا خاتم در این وبلاگ ، در نظر بود این روند تا پایان ادامه یابد ، بعد از آن شجره

طیبه 2 را که در مورد حضرت عبدالمطلب جدّ رسول الله (ص) است درج نمودیم ، و در ادامه آن ، اینک به درج

نمودار نام همسران و فرزندان رسول الله (ص) می پردازیم :

آنچه که از تواریخ بدست می آید حضرت محمّد (ص) تا سن 25 سالگی ازدواج نکردند ، ایشان در سن 25

سالگی با حضرت خدیجه (س) که از زنان بزرگ و با شخصیت و ثروتمند حجاز بود ازدواج کردند ، و تا زمانیکه

حضرت خدیجه (س) در قید حیات بودند پیامبر (ص) همسر دیگری انتخاب نکردند ،

بعد از فوت حضرت خدیجه (س) رسول الله ناچار به ازدواج بودند که در این راستا همسران متعددی اختیار

نمودند که هرکدام علت و فلسفه خاصی داشته است .

دو نفر از همسران آن حضرت ، دختران ابابکر و عمر [جانشینان غاصب بعد از پیامبر (ص) ] بودند ، این دو نفر

که از ابتدا ، توسعه و فراگیر شدن اسلام را پیش بینی میکردند ، برای رسیدن به اهداف خاص خود به رسول

الله (ص) پیوستند ،

بعد از فوت خدیجه (س) بهترین موقعیت برای منظور خود را وصلت با رسول الله (ص) دیدند ، ابتدا ابابکر دختر

نابالغ خود (عایشه ) را به ازدواج پیامبر (ص) در آورد ، به این امید که از او پسر یا پسرانی حاصل شود که بعداً

جانشین رسول الله (ص) شوند ! بعد از آن عمر نیز با همین هدف پیشنهاد ازدواج دختر بیوه خود ( حفصه ) را

به پیامبر (ص) داد ، پیامبر (ص) به این وصلت راضی نبودند ولی اصرار عمر پیامبر را راضی کرد ...

از آنجا که تقدیر ازلی چنین بوده که امامت بعد از پیامبر (ص) در نسل علی (ع) و فاطمه (س) باشد ،

این دو خانم از پیامبر (ص) صاحب اولادی نشدند و همین امر موجب تشدید خصومت های آنها و پدرانشان

با رسول الله (ص) شد ! تا آنجائیکه با هم متحد و هم قسم شدند که به هر طریقی شده جانشینی و خلافت

رسول الله (ص) را از خانواده معظم و مکرم ایشان خارج نمایند ! 

برای اجرای این هدف شوم ، در حجة الـوداع ، این دو نفر ( ابوبکر و عمر) درکنار کعبه هم قسم شدند که

بعد از وفات پیامبر(ص) نگذارند خلافت به اهل بیتش برسد.

بعداً معاذ ابن جبل به آنها پیوست، او سران قبایل اوس و خزرج یعنی بشیر ابن سعید و اسید ابن حضیر را به

این گروه افزود. 

این پنج نفرپیمان نامه ای در این خصوص نوشتند و در خانه خدا زیر خاک دفن کردند که به صحیفه ملعونه

اول موسوم شد.

در ادامه این توطئه 14 نفر ( ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، عمروعاص، طلحه، سعد ابن ابی وقاص،

عبدالرحمن ابن عوف، ابوعبیده جراح، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیره ابن شعبه ، معاذ ابن جبل، سالم

مولی ابی حذیفه) توطئه قتل پیامبر(ص) در راه بازگشت از مکه به مدینه را طرح نمودند تا در کوه هرشی

شتر پیامبر(ص) را برمانند و در تاریکی شب پیامبر (ص) را بکشند ولی خداوند توطئه آنها را خنثی کرد.

بعد از ورود به مدینه تعداد این سرکرده منافقین با پیوستن افرادی چون ابوسفیان، عکرمه ابن ابی جهل،

سعید ابن عاص، خالد ابن ولید، بشیر ابن سعید، سهیل ابن عمرو، ابوالاعور اسلمی، صهیب ابن سنان،

حکیم ابن حزام به 34 نفر رسید که در این رابطه صحیفه ملعونه دوم را در خانه ابوبکر نوشتند و امضاء

نموده ، یکی از آنها آن را به مکه برد و در خانه خدا کنار صحیفه اول دفن کرد.

[ لعنت ابدی خداوند بر همه آنها باد که بنیانگذاران ظلم علیه خاندان پیامبر (ص) بودند.]

سایر همسران پیامبر (ص) و انتخاب آنها توسط شخص رسول الله (ص) نیز هرکدام علل و فلسفه ای خاص

دارد که پرداختن به آنها را به فرصت مناسب دیگری میگذاریم.


نمودار بعــدی : شجره طیبه 4

همسران و فرزندان امیرالمؤمنین علی (ع) ( کلیک فرمائید )


[ شنبه 91/4/10 ] [ 7:31 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 710284
*