سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
* لینک دوستان

شـاهـزاده خـرابــه نشیــن

او سه سال بیشتر نداشت ،

یکی یکدانه نبود ولی دُرّ و دردانه بود ،

عزیز پدر بود و مونس مادر ،

آخرین فرزند نبود ولی آخرین دختر بود ،

اولین اسیر نبود ولی آخرین شهید بود

( آخرین شهید از فرزندان اباعبدالله ع )

[ اگر شهید به معنای گواه است او گواه مظلومیت آل الله است ] ،

پدرش شاه نبود ولی بر شاهان عالم افضل بود.

کاخ نشین نبود ولی از همه کاخ نشینان عالم برتر بود ،

خرابه نشین هم نبود ولی اسارت او را خرابه نشین کرده بود !

او  رقیّــــه بود

که به معنای ارتقــــاء ( صعود بطرف بالا ) است.

*********************************************

حضرت رقیّه بنت الحسین‏ ­علیه السلام­

که در حادثه کربلا خردسال بود،

همراه سایر اهل ‏بیت امام حسین‏ علیه السلام­

و زینب کبرى علیها السلام­، به اسارت شام درآمد.

کاروان اسیران در محلی بنام خرابه شام،

کنار باب‏ الفرادیس و در نزدیکی قصر یزید استقرار یافت،

ایشان که در آن زمان 3 یا 4 ساله بود، نیمه­ های شب،

خواب پدر را دید. از خواب بیدار شد و بهانه پدر را گرفت،

از گریه او بقیه نیز گریستند.

یزید که از صدای گریه ها بیدار شده بود،

دستور داد سر مبارک امام حسین‏ ­علیه السلام­ را

نزد رقیّه ببرند تا ساکت شود.

وقتی رقیّه علیها السلام­ آن سر خونین را دید،

با سر پدر زمزمه هایی کرد

و آنگاه از شدت غم و اندوه،

وفات یافت و به جمع شهیدان پیوست

و در همان خرابه دفن شد،

و قبر مطهر ایشان زیارتگاه عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) گردید.

######################################

عبدالوهاب بن احمد شافعى مصرى ،مشهور به شعرانى (متوفى به سال 973 قمرى )، در کتاب المنن ، باب دهم ، نقل مى کند: « نزدیک مسجد جامع دمشق ، بقعه و مرقدى وجود دارد که به مرقد حضرت رقیّه علیها السلام دختر امام حسین علیه السلام معروف است . بر روى سنگى واقع در درگاه این مرقد، چنین نوشته است :هذا البیت بقعه شرفت بآل النبى صلى الله علیه و آله و بنت الحسین الشهید، رقیه علیه السلام  [ این خانه مکانى است که به ورود آل پیامبر صلى الله علیه و آله و دختر امام حسین علیه السلام ، حضرت رقیه شرافت یافته است]

مجموع مساحت ساختمان تقریبا 4500 متر مربع است که 600 متر مربع تقریبى از این مساحت فضاى باز، و بقیه آن زیربناست . در قسمت جنوبى ساختمان ، مسجدى به وسعت 800 متر مربع (40*20) ساخته شده است که وسعت حرم و رواق هایش در بناى جدید تقریبا 2600 متر مربع میباشد.

نام رقیّــه

      کلمة رقیّه ، در اصل از ارتقاء به معنى ( صعود به طرف بالا و ترقّى ) است .این نام قبل از اسلام نیز وجود داشته ، مثلا نام یکى از دختران هاشم (جدّ دوم پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) رقیّه بوده است ،

نخستین کسى که در اسلام ، این نام را داشت ، یکى از دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله ازحضرت خدیجه است . پس از آن ، یکى از دختران امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز رقیّه نام داشته که به همسرى حضرت مسلم بن عقیل در آمد.

در میان دختران امامان دیگر نیز چند نفر این نام را داشتند، از جمله یکى ازدختران امام حسن مجتبى و دو نفر از دختران امام موسى الکاظم که رقیّه و رقیّة صغرى خوانده مى شدند.

اکثر محدّثان دو دختر به نامهاى سکینه و فاطمه براى امام حسین علیه السلام ذکر کرده اند؛ اما علاّمه ابن شهر آشوب ، و محمّد بن جریر طبرى شیعى ، سه دختر به نامهاى سکینه ، فاطمه و زینب را براى آن حضرت برشمرده اند.

   در میان محدّثان قدیم ، تنها على بن عیسى اربلى، صاحب کتاب کشف الغمّه، به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت، ولى او نیز هنگام نام بردن دخترها، سه نفر به نام هاى زینب ، سکینه و فاطمه را نام مى برد و از چهارمى ذکرى به میان نمى آورد. ( احتمال دارد که چهارمین دختر، همین رقیّه بوده باشد ).

علامه حائرى در کتاب معالى السبطین مى نویسد: بعضى مانند محمّدبن طلحة شافعى و دیگران از علماى اهل تسنّن و شیعه مى نویسند: امام حسین(ع) داراى ده فرزند، شش پسر و چهار دختر بوده است.سپس مى نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه ، فاطمه صغرى ، فاطمه کبرى ، و رقیّه علیهن السلام .

آنگاه در ادامه مى افزاید: رقیّه علیها السلام پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش (شاه زنان ) دختر یزدجرد بود. (یعنى حضرت رقیّه خواهر تنى امام سجّاد بود).

 علت عدم ذکر نام رقیّه بنت الحسین و سکینه بنت علی (ع) در تاریخ:

1 ـ عدم ضبط و ثبت همه امور و جزئیات تاریخ زندگى امامان [ مخصوصا امور داخلی و خانوادگی ائمه طاهرین علیهم السلام] موجب شده که بسیارى از ماجرا هاى زندگى آنان در پشت پردة خفا باقى بماند؛ بنابراین ذکر نکردن آنها دلیل بر نبودن آنها نخواهد بود. ( شاید هم رعایت حیا و عفت و حجب ذاتی و محفوظ بودن امور خانوادگی ائمه از دید عمومی دلیلی دیگر بر عدم ذکر نام بعضی از فرزندان ائمه معصومین در تاریخ باشد.)

2 ـ  گاهى بر اثر همنام بودن ، وجود نام رقیّه در یک خاندان موجب اشتباه در تاریخ شده و همین مطلب ، امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودى که داشتند، مشکل مى نموده است .

3 ـ  گاهى بعضى از دختران دو نام داشتند؛ مثلا طبق قرائنى که خاطر نشان مى شود به احتمال قوى همین حضرت رقیّه را زینب یا فاطمه صغیره مى خواندند، و شاید همین موضوع ، باعث غفلت از نام اصلى ایشان شده باشد.

4 ـ  چنانکه قبلا ذکر شد ، بعضى از علماى بزرگ از قدما، از حضرت رقیّه به عنوان دختر امام حسین یاد کرده اند و شهادت جانسوز او را در خرابه شام شرح داده اند. پس باید نتیجه گرفت که باید کتابها و دلایلى در دسترس آنها بوده باشد که بر اساس آن ، از حضرت رقیّه سخن به میان آورده اند؛ کتابهایى که در دسترس دیگران نبوده، و در دسترس ما نیز نیست .

بنابراین ذکر نشدن نام حضرت رقیّه در کتب حدیث قدیم هرگز دلیل نبودن چنین دخترى براى امام حسین علیه السلام نخواهد بود، چنانکه عدم ثبت بسیارى از جزئیات ماجراى عاشورا و حوادث کربلا و پس از کربلا در مورد اسیران ، دلیل آن نمى شود که بیش از آنچه درباره کربلا و حوادث اسارت آن نوشته شده وجود نداشته است.

مادر حضرت رقیه علیها السلام

     مادرحضرت رقیه علیها السلام ، به نقلى ( ام جعفر قضاعیه ) بوده است ولى دلیل مستندى در این باره ، در دسترس نیست. بعضی هم مادر ایشان را (شاه زنان ) دختر یزدجرد نوشته اند.

سن حضرت رقیّـه علیها السلام

     سن مبارک حضرت رقیّه علیها السلام هنگام شهادت ، طبق پاره اى از روایت ها سه سال، و مطابق پاره اى دیگر چهار سال بوده و برخى نیز پنج سال و هفت سال نیز نقل کرده اند.

در کتاب وقایع الشهور و الایام نوشته علامه بیرجندى آمده است که دختر کوچک امام حسین علیه السلام در روز پنجم ماه صفر سال 61 وفات کرد، چنانکه همین مطلب در کتاب ریاض القدس نیز نقل شده است

رقیه علیها السلام در عاشورا

       در بعضى روایات آمده است : حضرت سکینه علیها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (که به احتمال قوى همان رقیّه علیها السلام باشد) گفت : « بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود». امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه رقیّه علیها السلام صدا زد: ( بابا! مانعت نمى شوم . صبر کن تا ترا ببینم  ( ا مام حسین علیه السلام او را در آغوش گرفت و لبهاى خشکیده اش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا در داد : « العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنى، بابا بسیار تشنه ام ، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است » امام حسین علیه السلام به او فرمود : « کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم » ، آنگاه امام حسین علیه السلام برخاست تا به سوى میدان برود، باز هم رقیّه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت : یا اَبَه اَینَ تمضى عنا؟ بابا جان کجا مى روى ؟ چرا از ما بریده اى ؟ امام علیه السلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد.

##########################################

سالروز شهادت سه ساله اباعبدالله ، حضرت رقیه (س) تسلیت

##########################################

زیارت حضرت رقیّــه (س) :

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا سیدتنا رقیّــــــــه

علیک تحیة و السلام و رحمة الله و برکاته

السلام علیک یا بنت امیرالمومنین على بن ابیطالب

السلام علیک یا بنت فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین

السلام علیک یا بنت خدیجة الکبرى ام المومنین و المومنات

السلام علیک یا بنت ولى الله السلام علیک یا اخت ولى الله

السلام علیک یا بنت الحسین الشهید السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة

السلام علیک ایتها الرضیة المرضیة السلام علیک ایتها التقیة النقیة

السلام علیک ایتها الزکیة الفاضلة السلام علیک ایتها المظلومة البهیة

صلى الله علیک و على روحک و بدنک فجعل الله منزلک و ماواک فى الجنة

مع آبائک و اجدادک الطیبین الطاهرین المعصومین

السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار و على الملائکة الحافین

حول حرمک الشریف و رحمة الله و برکاته

و صلى الله على سید نا محمد و آله الطیبین الطاهرین

برحمتک یا ارحم الراحمین.

################################

یادداشت برگزیده

آرام جـــــان

را در وبلاگ دفتر ادب و عرفان ملاحظه فرمائید

( کلیک کنید )


[ چهارشنبه 91/9/29 ] [ 9:50 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود 

ســـلام بر چشــم هایی که  

جز به سمت منظـره هـای زیبــــا باز نشد


 

وَ ما رَأیتُ اِلاّ جَمِیلاً

 

هنگامی که عبیدالله ابن زیاد ، خود را در اوج پیروزی می دید با نخوت و غرور جاهلانه اش خطاب به زینب کبری (س) دختر امیرالمؤمنین (ع) گفت : دیدی خدا شما را خوار و ما را پیروز گردانید ... و زینب سلام الله علیها در کمال شهامت فرمود :

... و ما رَأیتُ اِلاّ جمیلاً ... ما جز زیبایی چیزی ندیدیم !


زینب (س ) کیست ؟

 

حضرت زینب علیهاالسلام روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم هجرى، ( 5/5/5 )

[ تاریخ تولد به این زیبایی دیده اید ؟ ] در مدینه چشم به جهان گشود،

شش ساله بود که رسول‏ خدا­ صلى الله علیه و آله­ رحلت فرمود،

در سال 17 هجرى، یعنی در13سالگی با پسر عمویش« عبداللَّه بن جعفر» ازدواج کرد

و ضمن عقد شرط نمود که هرگاه خواست با برادرش حسین ‏علیه السلام­

دیدار کندیا با او به مســافــــــرت برود، عبداللَّه مخالفتى نکند.


فرزندان این بانوی بزرگوار به نام­های « عون» و « محمّد»

در رکاب سیّدالشّهــدا علیه السلام­ در کربلا شهید شدند.

 پس از واقعه حره ، حضرت زینب علیهـا الســلام­

(با حکم حکومت یا به تدبیر شوهرش عبدالله جعفر) به شام رهسپار

و پس از مدتی کوتاه در 15 رجب سال 62 هجرى

در قریه « راویــــه » شام ( زینبیه فعلی ) از دنیا رفتند

و در همان جا به خاک سپرده شدند.


سخنرانى زینب (س) در کوفه

روز تـاریـخـى دهـم محرم الحرام سال 61 هجرى که مطابق با دهم اکتبر 680 میلادى بود، سـپـرى شد.

با گذشت شب ، آفتاب روز شنبه ، یازدهم محرم از جانب مشرق هویدا گردید،

پـسـر سـعـد اجـسـاد کـشـتـگان خود را کفن کرده ، همه را درگـودالى بـه خـاک سـپرد، ولى بدن پاره پاره شهـدا را همچنان در زیر آفتاب رها کرد و به همراه سپاهیان خود و اسرا، به سوى کوفه روان شد،

همینکه به دروازه کوفه رسید، قاصدى از طرفابن زیاد به وى گفت : امروز اسرا را بیرون شهر نگهدار.

هدف عبیداللّه از این کار این بود که زمینه را جهت ورود آنان آماده کند، زیرا مردم کوفه از خـواب غـفـلت بیدار شده بودند و از جنایتى که در صحراى کربلا به وقوع پیوسته بود، خشمگین شده و مستعد انقلاب و قیام بودند.

بـالا خـره روز دوازدهم محرم در حالى که سرهای مطهر شهدا بر بالاى نیزه ها جلوه گرى مى کرد و در پـیـشـاپـیـش کـاروان اسـیـران حـرکـت داده مـى شـد، اسـراى اهل بیت طهارت علیهم السلام را وارد کوفه کردند.

 شـمر بن ذى الجوشن ( پست ترین و رذل ترین فرد از سران لشکر اموی )غرق در سرور و شادمانى ، پیشاپیش همه ، اسب تازان پیش مى رفت و پیوسته به اطرافیان خود دستور مى داد که مواظب نظم مردم باشند. 

بـا وجـود سـربـازان مـسـلّحـى کـه اطـراف و جـوانـب را زیـر نـظـر داشـتـنـد و هـمـه را کـنـتـرل مـى کـردنـد، تـمـاشاچیان ، گاه و بیگاه ، آهسته و زیر لب چیزهایی مى گفتند: تف بر شما مردمان پست و گرگ صـفـت ! کـه جگرگوشه رسول خدا را کشتید و زنان و فرزندانش را مانند اسیران رومى و غـیـره همراه خود حرکت مى دهید!

زمـزمـه هـا و درگـوشـى سـخـن گـفـتـن هـا زیـاد رد و بـدل مـى شـد و اشـک حـسـرت و نـدامـت از دیـده مـردان و زنـان و کـودکـان ، سـرا زیر بود.

رفته رفته تپیدن دلها به صورت ناله و افسوس و بالاخره به شکل گریه شدید و زارى و اندوه ،  خود نمایى کرد و صداى گریه و ناله همه جارا فرا گرفت ،


ناگهان زینب کبرى ، قافله سالار اسرا و رشیده ایام ، فریاد زد :

ساکت شویـــــد !

 هـمـه او را مـى شـنـاخـتـند، او دختر على علیه السّلام بود و سالها در همین کوفه کنار آنان زنـدگـى کـرده بـود و بـعـد از وفـات فـاطـمـه ، مـدت پـنـجـاه سـال بـود کـه اولیـن شـخـصـیـت زن اسلام به حساب مى آمد، اما اکنون مانند اسیران با او رفتار مى شود.
همه و همه به احترام حضرتش سکوت اختیار کردند، حتى صداى زنگ شتران نیز قطع شد و سـکـوتـى مـرگـبـار هـمه جا را فرا گرفت که ناگهان شیر زن عالم رشادت به سخن آمد و گفت: 

« ثُمَّ قالَتْ اءَلْحَمْدُ للّهِِ وَالصَّلوةُ عَلى اءَبِى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْطَیْبینَ الاَْخْیارِ؛

اءَمّا بَعْدُ: یا اءَهْلَ الْکُوفَــــةِ!

یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخذْلِ وَالْمَکْرِ!

اءَتَبْکُونَ فَلا رَقَاءَتِ الدَّمْعَةُ وَلاهَداءَتِ الزَّفْرَةُ فَإنَّما مَثَلُـکُـمْ کَمَثلِ الَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اءَنْکاثا تَتَّخِذُونَ اءَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ، اءَلا وَ هَلْ فیکُمْ إلاّ الصَّلَـفُ الْنَّطَفُ وَ الصَّدْرُالشَّنَفُ وَ الْکَذِبُ وَ مَلَقُ الاْمآءِ وَ غَمْرُالاَْعْداءِ اءَ وْ کَمَرْعىً عَلى دِمْنَةٍ اءَوْ کَفِِضََّةٍ عَلى مَلْحُودَةٍ اءَلاسـآءِ مـا قـَدَّمـَتْ لَکـُمْ اءَنـْفـُسـُکـُمْ اءَنْ سـَخـِطَ اللّهُ عـَلَیْکُمْ وَ فِى الْعَذابِ اءَنْتُمْ خالِدُونَ .

اءَتَبْکُونَ وَ تَنْتَحِبُونَ اءَخى ؟ اءَجَلْ وَاللّهِ فَابْکُوا فَإ نَّکُمْ اءَحْرِیآءُ بِالْبُکاءِ، فَابکُوا کَثیرا وَ اضْحَکُوا قَلْیلاً

فَقَدْ بُلیتُمْ بِعارِها وَ مُنیتُمْ بِشَنارِها وَ لَنْ تَرْحُضُوها بِغَسْلٍ بَعْـدَها اءَبَدا وَ اءَنّى تَرْحُضُونَ قَتْلَ سَلیلِ خاتَمِ النُّبُوَّة وَ مَعْدِنِ الرِّسالَةِ وَ سَیِّدِ شَبابِ اءَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَلاذِ حَرْبِکُمْ وَ مَعاذِ حِزْبِکُمْ وَ مَقَرِّ سِلْمِکُمْ وَ اءَساسِ کَلِمَتِکُمْ و مَفْزَعِ نازِلَتِکُمْ وَ مَنارِ حُجَّتِکُمْ وَ مِدْرَةِ سُنَّتِکُـمْ و َالْمَـرْجِعِ عِنْد مَقالَـتِـکُـــمْ اءَلاساءَ ما قَدَّمْتُمْ لاَِنْفُسِکُمْ وَ سآءَ ما تَذَرُونَ لِیَوْمٍ بَعْثِکُمْ وَ بُعْدا لَکُمْ وَ سُحْقا وَ تَعْسا تَعْسا و نَکْسا نَکْسالَقَدْ خابَ السَّعْیُ وَتَبَّتِ الاَْیْدی وَ خَسِرَتِ الْصَّفْـقَـةُ فَبُؤ تُمْ بِغَضَبٍ مِنَا للّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ الْذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ.

وَیْلَکُمْ یا اءَهْلَ الْکُوفَةِ!

اءَتَدْرُونَ اءَیَّ کَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ فَرَیْتُمْ وَاءَیَّ عَهْدٍ نَکَثْتُمْ وَاءَىَّ کَریمَةٍ لَهُ اءَبْرَزْتُمْ وَاءَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ وَاءَىَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَکْتُمْ لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إدّا تَکادُ الْسَّمواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الاَْرْضُ وَ تَخِرُّالْجِبالَ هَدّالَقَدْ جِئْتُمْ بِها شَوْهاءَ خَرْقاءَ صَلْعآءَ عَنْقآءَ فَقْمآءَ کَطِلاعِ الاَْرْضِ وَمِلاْ الْسَّمآءِ. اءَفَعَجِبْتُمْ اءنْ مَطَرَتِ السَّماءُ دَما؟ وَلَعَذابُ الاْ خِرَةِ اءَخْزى وَ هُمْ لا یُنْصَرُونَ فَلا یَسْتَخِفَّنَّکُمُ الْمَهْـلُ فَإ نَّهُ عزَّ وَ جَلَّ لا یَخْفِرهُ الْبِدارُ وَ لا یُخافُ عَلَیْهِ فَوْتُ الثّارِ وَ إ نَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمِرْصادِ....»

ترجمــه :

سـپـاس خـداونـد مـتـعـال را و درود بـر مـحـمـد صـلّى اللّه عـلیـه و آله رسـول خـدا و آل او پاکان و اخیار.

اما بعــــد:

اى مردم کوفه ! اى مردم نیرنگباز و فریبکار!  

اى بـى وفـایـان پـیـمـان شـکـن !

آیـا بـر ما سرشک ریخته ، گریه مى کنید؟!

آیا بر ما افـسـوس مـى خـورید؟!

اى کاش ! همیشه اشکتان جارى باشد و ناله شما آرام نگیرد؛

زیرا چـشـمـان مـا گـریـان و جـان مـا شـراره انـگـیـز اسـت.

شـمـا مـثـل آن زنـى مـى مـانـید که رشته خویش را خوب مى تابد و پس از آن ، هرچه بافته به ناگاه بازگشاید،

شما نیز با مکر و حیله و نیرنگ ، ابتدا رشته خود را محکم بسته و پس از آن بـاز گـشـودید.

در بین شما غیر از دروغ و خود ستایى و فساد و دشمنى چیز دیگرى وجـود نـدارد.

شـمـا مـثـل دو رویان تملق مى گویید و مانند دشمنان نیرنگ مى ورزید.

شما درست گیاهى را مى مانید که در مزبله اى روییده یا نقره اى که زینت قبور شده است.

بـه راسـتـى کـه تـوشه بدى جهت جهان دیگر خویش اندوخته اید؛

زیرا خداى را به خشم آورده و عـذاب جـاویـد را براى خویش ‍ آماده کردید.

آیا پس از آنکه ما را کشتید، به حالمان گریه مى کنید؟!

به خدا قسم ! که به گریه کردن سزاوارید،

فراوان گریه کنید و اندک بخندید؛

زیرا شـمـا لکـه نـنـگ ابـدى را بـر دامـن خـود آلوده کـردید که به هیچ آبى هرگز پاک نشود.

چـگـونـه کـشـتـن جـگـرگـوشـه خـاتـم پـیـامـبـران و مـعـدن رسـالت و سـیـد جـوانـان اهـل بـهـشـت ، مـلجـاء و پـنـاهـگـاه نـیـکـو کـارانـتـان را تـلافـى خـواهـیـد کـرد؟! 

درهـرحـال و هـر حـادثـه اى بـه او پـناه مى بردید و سنّت شما را جارى مى ساخت ، در موقع احـتـجـاج بـا دشـمـنـان ، هـادى شـمـا بـود، در هـنـگـام نـاراحـتـى ، بـدو متوسل مى شدید و او بزرگ و گوینده شما بود. و احکام شریعت را از وى آموختید.

اى مردم ! بد گناهى را مرتکب شدید و براى روز قیامت خویش بد اندوخته اى ذخیره کردید.

هلاکت و مـرگ از آن شـما باد!

کوشش شما دیگر فایده اى نخواهد داشت .

دستهاى شما بریده باد!

کـه زیـان و ضـرر بـراى خـویـش بـه بار آوردید،

به خسران دنیا و آخرت دچار شدید

و مستحق عذاب الهى گردیدید

و خوارى و فقر بر شما غلبه کرد.

واى بـر شـمـا اى مـردم کوفه !

آیا مى دانید که از پیامبر خدا چه جگرى را شکافتید

و چه خـونـى را از او بـه زمـیـن ریـخـتـیـد؟!

و چه پیمانى را شکستید؟!

و چه حرمتى از پیامبر را نـادیـده گـرفـتـیـد؟!

و چـگـونـه پرده نشینان عصمت را بى پرده ،

 بیرون افکندید و به اسارت کشیدید؟!

اى مـردم ! بیدادى بزرگ و کارى بى نهایت قبیح انجام دادید

نزدیک است از کار زشت شما آسـمـانـهـا شـکافته شوند

و زمین از هم پاره شود و کوهها فرو ریزند ،

رسوایى و زشتى کـار شـنـیـع شـمـا، آسـمـان و زمـیـن را فـرا گـرفـت ،

آیا تعجب مى کنید که از آسمان خون بـاریـدن گـرفت،

ولى بدانید که عذاب آخرتتان سخت خوار کننده تر و رسـوا کـننده تر خواهد بود.

و کسى شما را کمک نخواهد کرد

و این مهلتى که خدا به شما داده ، هـرگـز عـذاب شـمـا را تـخـفـیـف نـخـواهـد داد؛

زیـرا خـداونـد عـزّوجـل ، هیچگاه در کیفر گناهکاران شتاب نخواهد کرد و بیم ندارد که هنگام انتقام بگذرد،

بدانید که پروردگار شما در کمین و به انتظار گناهکاران است.




[ شنبه 91/9/25 ] [ 2:57 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الررحمن الرحیم

زینت پارسـایــان

 

حضرت علی ابن الحسین زین العابدین علیه السلام ،

امام چهارم شیعیان ، فرزند سومین امام ، حسین بن علی علیه‏ السلام ،  هستند.

تاریخ تولد امام سجاد علیه‏ السلام را

پنجم شعبان المعظم سال 38 هجری قمری نوشته اند.

ایشان دوران کودکی خود را در شهر مدینه گذراندند.

حدود دوسال از خلافت جدّشان امیرالمؤمنین علیه ‏السلام را درک نمودند

پس از آن، مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش

امام حسن مجتبی علیه ‏السلام بودند.

پس از شهادت امام مجتبی علیه ‏السلام در سال 50 هجری،

به مدت ده سال در خدمت پدر بزرگوار خویش

امام حسین علیه ‏السلام قــــــــرار داشتند

و پس از شهادت آن بزرگوار، عهده دار مقام رفیع امامت شدند.

مادرشان بنا به نقل مشهور، شهــــــربـانـــــو دختر یزدگرد سوم است.

نام مادر ایشان را غزاله یا سلافه نیز گفته ‏اند.

تاریخ‏ نگاران، این بانوی بزرگوار را تحسین کرده‏ اند،

خداوند تبارک و تعالی ائمه مهدییّن از نسل حسین علیه‏ السلام ،

را از دختر کسری پادشاه ایران قرار داده است.

به راستی که خداوند منّان، این بانوی بزرگوار را مورد الطاف وعنایات خاص خود قرار داد

و این فضیلت را به او ارزانی داشت که مادر بزرگوار امام زین العابدین علیه‏ السلام

و جده طیبه ائمه طاهرین (ع) باشد.

صفات نیک و برجستگی‏ های معنوی و روحی امام سجاد علیه السلام بی‏ شمار است

و در عظمت او همین بس که در تاریخ دنیا،

تنها ایشان به لقب « زین العـــابــدین » مفتخر گشته

و جز ایشان کسی زیبنده این نام نبوده است.


امام زین العابدین علیه‏ السلام

عامل جاودانگی نهضت حسینی است

از جمله مظاهری که امام سجاد علیه ‏السلام بدان وسیله ، نهضت حسینی را جاودانه ساختند، گریه‏ های فراوان آن حضرت بر مصیبت‏هایی بود که درروز عاشورا بر پدر و خاندان و یاران آن بزرگوار رسید.

در نتیجه ، امام شادمانی را بر خود حرام کرد و از اندوه و تأثّر گداخته شد و یکی از پنج گریه ‏کنندگانی گردید که در طول تاریخ ، ضرب المثل غم و اندوه و سوگواری بوده ‏اند.

بیماری موقت حضرت سجــــــاد علیه‏ السلام در کربلا،

عنایت خداوندی بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهاد معذور گردند

و این وجود مقدس از خطر کشتار مزدوران یزید محفوظ بماند

ایشان هر قیامی که برای خونخواهی شهدای کربلا بود،

آن را تأئید و مردم را به پیوستن به آن تشویق می‏ کردند.

چون امام چهارم علیه‏ السلام در عصر اختناق زندگی می‏کردند، نمی‏توانستند مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کنند،

بنابراین براى آگاهى مردم ، اسلوب دعا را به کار بردند ، به طورى که دعاهاى آن حضرت، رویدادهاى عصر ایشان را تفسیر می کند.
صحیفه سجّادیّه که به زبــــــور آل محمّــــــد مشهور است،

اثر بی نظیرى است که در جهان اسلام ، جز قرآن کریم و نهج البلاغه ، کتابى به این عظمت و ارزش، پدید نیامده که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد.
از دیگر آثار ارزنده به جا مانده از
امام سجّاد (علیه السلام)

مجموعه اى تربیتى و اخلاقى است به نام رســالــه حقــــــوق

که امام (علیه السلام) در آن وظایف گوناگون انسان را

در برابر خــــــــــدا ، خــــــــــود و دیگـــــــران ،

با بیانى شیوا و گویا مطرح فرموده اند.

مجموع حقوقى که در این رساله ذکر شده 51 حــقّ میباشد.

بررسی این موعظه ‏ها نشان می‏دهد که امام با روشی حکیمانه و بسیار زیرکانه،

ضمن اینکه مردم را نصیحت و موعظه می‏کردند،

آنچه راکه می‏خواستند در ذهن مردم جا بگیرد، به صورت دعا به آنان آموزش می دادند،

و این بهترین شکل انتقال افکار و اندیشه درست اسلامی در آن شرایط بود ؛

زیرا این مباحث، درعین حال که اثر سیاسی داشت و بر ضد دستگاه حاکم بود،

حساسیت حکومت رابر نمی‏ انگیخت.

دوران امامت امام سجاد علیه‏ السلام

با یکی ازسیاه‏ترین دوره ‏های حکومت در تاریخ اسلام هم ‏زمان بود.

بیشترین دوران امامت امام چهارم،

با خلافت عبدالملک ابن مروان مصادف بود که مدت 21 سال طول کشید.

پس از آن ولید ابن عبدالملک به خلافت رسید  

و امام (ع) تا پایان عمر شریف خود ، با آن خلیفه غاصب و ستمگر هم زمان بودند

یکی از ابعاد درخشان زندگانی امام چهارم (ع)

خدمات اجتماعی حضرت در آن عصر تاریک است.

این خدمات، چه در ایام بحرانی و پر آشوب مدینه ، و چه در مواقع آرامش که نیازمندان و تهی‏دستان در انتظار دست نوازشگری بودند که با لطف و کرم به سوی آنان دراز شود، همچنان تا آخر عمر آن حضرت ادامه داشت.

امام سجاد علیه‏ السلام ، هزینه زندگی یکصد خانواده تهی‏دست مدینه

( و به نقلی چهــــارصد خانواده )  را عهده دار بودند.


همچنین نقل شده است که در مدینه خانواده‏ هایی بودند که زندگی و معاش آنها از ناحیه امام (ع) تأمین می‏شد، ولی خودشان نمی ‏دانستند که تأمین زندگی آنها از کجاست تا اینکه امام (ع) از دنیا رفتند و آنها متوجه شدند که شخصی که شبانه برای آنان کیسه‏ هایی از مواد غذایی می ‏آورد، علی بن الحسین علیه ‏السلام بوده است.

شهـــادت

نقل شده است که امام (ع) در سال 94 یا 95 هجری

توسط ولید ابن عبدالملک مسموم شدند.

کفعمی در مصباح می‏نویسد: روز شنبه بیست و دوم محرم سال 95 هجری، در ایام حکومت ولید بن عبدالملک، هشام ایشان را مسموم کرد.

شبی که امام سجاد علیه ‏السلام بامداد آن به جوار پروردگار رفتند، به فرزندشان امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: این همان شبی است که مرا وعده کرده ‏اند،

چون زمان وفات امام (ع) فرا رسید، بی هوش شد. بعد چشم گشود و سوره‏ های واقعه و فتح را خواند، آن گاه خاموش شد و چیز دیگری نفرمود.

امام سجاد (ع) در قبرستان بقیـــع کنار قبر شریف ‏عموی بزرگوار خود ، امام حسن مجتبی علیه ‏السلام و در زیر گنبدی که عباس‏ بن عبدالمطلب ، عموی پیامبرصلی ‏الله‏ علیه ‏ و‏ آله مدفون بود ، به خاک سپرده شدند.

هم اکنون گنبد و بارگاه امام سجاد (ع) و سایر ائمه (ع) ، توسط وهابیون تخریب گشته ، ولی قبر مطهر ایشان و فرزند و نوه ایشان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و عمویشان امام حسن مجتبی علیه‏ السلام

همچنان زیارتگاه زوار قبــر رســــول الله (ص) میباشد.

از سنت های ارزنده آن حضرت که به ما رسیده  صدقه دادن است ، مخصوصا صدقه  و انفاق پنهانی

وقتی از ایشان سوال شد چرا مخفیانه انفاق می کنید ، فرمودند " چون صدقه قبل از آن که به فقیر برسد به دست خدا می رسد " .

تقوا و خدا ترسی ایشان زبان زد خاص و عام بود به حدی که زهــری دانشمند معاصر آن حضرت می گوید در میان بنی هـاشـــم ( باید می گفت در میان تمام مردم عصر خود ) کسی برتر از ایشان ندیدم

امام باقر(ع) فرموده اند :

پدرم علی ابن الحسین (ع) در یک روز هزار رکعت نماز می گذارد .

روایت شده هنگام وضو رنگ رخسار مبارکشان زرد می شد وقتی از حضرت سوال کردند چرا این حالت بر شما عارض می شود فرمودند:

  آیا میدانید در پیشگاه چه کسی می خواهم بایستم .

امام سجاد (ع) سرانجام سی و چهار سال بعد از قضیه جانگداز کربلا 

در روز 12 و یا 22 و یا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدینه منوره،

در سن 57 سالگى به شهـــادت رسیدند

شهادت این امام معصوم و مظلوم را به مولایمان

حضرت بقیة الله الاعظم حجة ابن الحسن المهدی (عج)

و شما دوستان و محبّــان آن حضرت تسلیت می گوئیم

بدین مناسبت و در ادامه طرح چند قسمتی شجره طیبه از آدم تا خاتم (ع) ذیلاً حدول اسامی همسران و فرزندان بزرگوار امام سجاد علیه السلام را تا نام مبارک خاتــم الاوصیـــــــاء ، حضرت امـــــــــــــام مهــــدی علیه السلام (ع) به شما دوستان ارجمند و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اهـــداء می نمایم

شجره طیبه 8 : از امام سجاد (ع) تا امام عصـــــــــر (ع)

منــابـــــع و مآخــــذ : 

در پست شجره طیبه از آدم (ع) تا خاتم (ع)

ذیل جدول آمده است ( کلیک فرمائید )


[ شنبه 91/9/18 ] [ 2:45 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بقیـع میـراث شیعیـان است

آن را در سازمان یونسکو به ثبت جهانی برسانیم


اگر شما هم با این اقدام موافقید

با مراجعه به سایت

http://dar-alhuda.net /  (کلیک کنید)

درخواست مربوطه را امضاء کنید

برای به ثبت رساندن بقیــع بعنــوان میراث شیعیـــان

اقدامات جهانی صورت گرفته است

 شما هم در این اقـــدام جهـــــانی سهیــــم باشید

و دوستان تان را نیز توصیـــــه به این عمل نمائید.

 اطلاع رسانی شما هم می تواند در این امر خیر مؤثر باشد.


در خصوص قبرستان بقیع

و غریب بودن ائمه چهارگانه مدفون در آن وادی مقدس

( امام حسن مجتبی علیه السلام ،

امام سجاد علیه السلام ،

امام باقر علیه السلام ،

امام صادق علیه السلام )

بسیار شنیده و فیلم ها و عکس های زیادی دیده بودم،

تصورم براین بود که قبرستان بقیع خارج از شهر مدینه است،


هرگز گمان نمی کردم بقیع متصل به حرم

و بارگاه ملکوتی پیامبر (ص) و مسجدالنبی (ص) است ،

و در فاصله چند متری روضه منوره پیامبر(ص)،

عزیزانش اینگونه غریب باشند!

السّلام علیک یا رسول الله


تا اینکه از نـزدیک مظلومیت و غربت

این ائمه گرانقدر را مشاهده کردم

و ضمن زیارت آن بزرگواران بر این مصیبت بسیار گریستم ،

برای شیعه چه مظلومبتی بالاتر از این که

افـرادی را به بهـانه قـرابت با پیامبر(ص)

در کنار ایشان دفـن کنند،

ولی از دفن سبط اکبر و جگرگوشه پیامبر(ص)،

امام حسن مجتبی علیه السلام

در آن مکان مقدس جلوگیری کنند ؟

شخصیتی که دیده بودند

بارها شحص پیامبر (ص) او را بوسیده

و حتی بر دوش خود سوار می کردند !

#######################################

در یکی از کتاب های اهل سنت خواندم که

خلیفه دوم موقع طواف کعبه و لمس حجرالاسود ،

حجر را بوسیده و خطاب به حجر گفته است :

« می دانم که نفع و ضرری برای من نداری،

ولی چون دیده ام که رسول الله (ص)

تو را بوسیده است من هم تو را می بوسم ! »

خارج از بحث استنباط عدم اعتقاد راسخ او به کعبه و خدای کعبه،

از این جمله، این سئوال مطرح میشود :

آیا آن قوم حجر بوسیدن پیامبر(ص) را دیده بودند

ولی بوسیدن نوه ها ی عزیزشان را ندیده بودند؟

#######################################

بقیع تا یکصد سال قبل حصاری نداشته ،

اما اکنون محصور گشته ،

و از گذشته تا کنون مسلمانان هر فرقه و مذهب ،

پس از زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله به بقیع آمده ،

اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله

و دیگر آرمیدگان در این گورستان را زیارت می کنند.


( نمایی از غربت بقیــــع در شب )

 قبور مطهـر ائمه نیز دارای گنبد و بارگاه بوده

که توسط وهابیــون تخریب شده است.


[ چهارشنبه 91/9/8 ] [ 9:49 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

عـاشــورائیـــان

عاشورائیان انسان های پاک باخته ای هستند

که در وادی عشق و عاشقی , سر تسلیم و رضا را

مشتاقانه و خالصانه بر کف نهاده

مردانه پای در رکاب جانان ,

جان و سر را در طبق اخلاص گزارده

به محبوب و معشوق و معبود خود

تقــــدیم نمودنـــــد

 و این چنین بودند یاران با وفای اباعبدالله الحسین علیه السلام

ضمن گرامی داشت سالروز این اقدام عاشقانه

و عرض تسلیت به مولایمــــــــــان

حضرت بقیة الله الاعظم

حجة ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

و عرض تسلیت به شما دوستان و محبان آن حضرت ,

و در ادامه جدول نام انصــــار الحسیـــــن (ع) ,

 اینک جدول کامل اسامی همه شهدای مظلوم کربلا را

تقدیم می نمایم

امید است مورد عنایت و قبول حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار گیرد

اَسمـاءُ الشُّهَـداء و انصارالحسین (ع)

همانگونه که در پست قبلی بیان گردید ,

علیرغم اینکه تعـداد یاران امام حسین(ع) در روز عاشـورا به 72 نفـر مشهـور است،

لیکـن در لهـوف ابن طاووس ص 119 تعـداد آنان را 145 نفـر و در انصار العـیـون 114 نفــر ذکـر نموده اند.

شهدای هاشمی 41 نفرند که شامل فرزندان و نوادگان امیرالمؤمنین علیه السلام

و بستگان نزدیکشان از نسل عقیل برادر بزرگوار حضرت علی (ع) هستند ,

 شهدای غیر هاشمی سایر یاران فداکار اباعبدالله (ع) بوده

که در واقعه کربلا و یا حوادث قبل و بعد از آن در همین رابطه به شهادت رسیده اند

و به انصـــــار الحسیـــــــن (ع) مشهــــور گردیده اند.

###########################################

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

وَابْنَ سَیِّدِ‏ الْوَصِیّینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتى‏ حَلَّتْ بِفِنآئِکَ،

عَلَیْکُمْ مِنّى‏ جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ‏ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَ اَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَ اَوِدَّآئَهُ،

اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبى‏ عَبْدِاللَّهِ،‏ بِاَبى‏ اَنْتُمْ وَ اُمّى‏ طِبْتُمْ، وَ

طابَتِ الْأَرْضُ‏[ اَنْتُم‏] الَّتى‏  فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ‏ فَوْزاً عَظیماً،

فَیا لَیْتَنى‏ کُنْتُ مَعَکُمْ، فَاَفُوزَ مَعَکُمْ،

شجره طیبه (7/2)


ضمنا ً منــابـــــع و مآخــــذ این یادداشت ,

در پست شجره طیبه از آدم (ع) تا خاتم (ع)

ذیل جدول آمده است ( کلیک فرمائید )

ســرها و طشت های طــلا ،

قیــامت دنیـــا ( 12 بند محتشم کاشانی)

و درخت خونبـــــار را در

وبلاگ سرچشمه فصاحت و بلاغت ملاحظه فرمائید ( کلیک کنید )

###########################################

یار آشنـا ، وادی عاشقـی ،

مصیبـت پیـــامبــران

را در وبلاگ سرچشمه ادب و عرفان ملاحظه فرمائید ( کلیک کنید )

نمـودار بعــدی : زینـت پـارسـایــــان

از حضرت سجـاد (ع) تا حضرت مهــدی (عج)

سـلام الله علیهمــا ، شجره طیبه (8)  [ کلیک کنید ]


[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 3:46 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 32
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 710290
*