• وبلاگ : سرچشمـــه فضيـلـــت ها ؛ امـــام مهــدي عليــه السلام
  • يادداشت : اول فــدائي علــي (ع)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • پارسي يار : 9 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + متين 
    سلام استاد

    آمد بهار جان‌ها اي شاخ تر به رقص آ

    چون يوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ

    اي شاه عشق پرور مانند شير مادر

    اي شيرجوش دررو جان پدر به رقص آ

    چوگان زلف ديدي چون گوي در رسيدي

    از پا و سر بريدي بي‌ پا و سر به رقص آ...

    پيشاپيش فرارسيدن بهار طبيعت بر شما تهنيت باد. اگر براتون مقدوره حسن ختام پست وبلاگ رو به زندگينامه پدر بزرگوارتان اختصتص دهيد.


    پاسخ

    بهــــار آمد، جوانى را پس از پيرى ز سر گيرم/كنـــار يــــار بنشينم ز عمـــر خــود ثمرگيرم/ بــــه گلشن باز گردم، با گل و گلبن در آميزم / بـــه طرف بوستان دلدار مهوش را به برگيرم/ خــــزان و زردى آن را نهم در پشت سر روزى/ كـــه در گلـزار جان از گل‏عذار خود خبر گيرم/ پَـــر و بالــــم كه در دىْ از غم دلدار پرپر شد/ بـــه فـروردين به ياد وصل دلبر بال و پر گيرم/ بـــه هنگام خـزان در اين خراب آباد بنشستم/ بهـــار آمــد كـــه بهـــر وصل او بار سفر گيرم/ اگر ساقى از آن جامى كه بر عشاق افشاند/ بيفشـــاند ، به مستى از رخ او ، پرده بر گيرم/ با سلام به دوست گرامي ام ، قبلاً نيز اگر يادتان باشد براي اين کار شرطي قرار دادم که البته شما آن را به آينده موکول فرموديد ! با تبريک متقابل و آرزوي سلامتي و سعادت دنيا و آخرت براي شما ، ايدکم الله