سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
* لینک دوستان

بسـم الله الرّحمـن الرّحیـم  


  متن کامل خطبـــه غدیــریـــه (کلیک) 

بــوی دوســت

 

این که آغاز به نام الله و بعـد رحمن و سپس رحیـم شده

جهت آن است که الله خالق همه آفرینش است

و بعــد رحمـــن ، قــــــدرت و پـــــرورش

و سپس رحیـم ، رحمت و آمرزش

یعنی که  به قدرت بیافریــدم،

و به نعمت بپـــروریــــدم،

و به رحمت بیامرزیدم! 


خـداونـدا،

 

نام تـو ما را جـواز ،

مهر تو ما را جهــــاز ،

شناخت تـو ما را امـــان

و لطف تـــــو مـــا را عیـان .


خـداونـدا :

 

ضعیفان را پنـــاهی ،

قاصدان را بر سـر راهی،

و مـــؤمنـــــان را گــــــواهـــــی ،  

چه عـزیز است آن کس را که تـو خواهی ؟! 


اگر روزی بیندازد کمند از برج ایـوانش 

بسا دلهــا که اندر حضرت او درشکارآرد 

 

 رحمن است که قاصدِ آن را توفیقِ مجــــاهــــــدت داد،  

رحیـم است که واجد آن را تحقیق مشاهدت داد ،

آن حال مریــــد است و این حال مـــراد ،

مرید به چراغ توفیق رفت به مشاهدت رسید ،

مـــــراد به شمــع تحقیــــق رفت به معــاینت رسید !  

 زیرا طالبِ به دوری از خود به وی نزدیک شود

و به گم شدن از خود وی را آشنـــا گردد،

که او نه از قاصــــدان دور است ،

نه از طالبــان گم و نه از مریــــدان غایب!


آسایش صــد هــزار جــان یک دم توست

شادان بُوَد آن دل که در آن دل غم تــوست

دانی ملکــا که روشـنـــائی دوچشــم

در دیـدن زلـف سـیـه پـرخــم تـوست 

 

یکی از صحابه از حضـرت رسول (ص) از بسـم الله پرسید

حضـرت فرمودند :  

نامی از نام هـای خداونـد و با نـام اعظــم نزدیک است.


حضرت امام صادق علیه السلام هم فرمودند :

 

بسـم الله کلید کتـــاب خـدا است همچون کلیـد درب ها،

همـانگونـــه که هیــــــــچ دری بی کلیــــــــد نیست

هـیـچ دستوری هم درقرآن بی بسـم الله نیست.


بســـــــــم الله ؛ 

نام خـداونـد بر صفت کمال است،

با عـزّت و با جـــــــــلال،

با لطف و با جمال،

و با فضل و با نوال است،

وجـود او دل ها را کرامت است  

و شهـــــــود او جــــان هـــــا را ولایت،

نا دَریافتــه در عیــــان

و شیــــرین در حکایت است،

یکی را اگر عنـایت کنـد،

همـه را کفایت کند.


آب و گل را زهـره مهـر تـــو کی بودی اگر

هـم به لطف خود نکردی در ازلشان اختیـار

مهر ذات توست یا رب دوستــان را اعتقــاد

یاد وصف توست یا رب غمگنـان را غمگســار

 

خـداونـدا ؛

نثــار دل من  امیــد دیــــدار تـو است

و بهـار جـــان من در مرغـزار وصال تــو است. 

آن چه جانی باشد که وعـده دیـــــدار فراموش کند؟

و آن چه دلی باشــد که نسیـم وصـال را از گلـزار نبوید؟

و آن چه زبـــانی باشد که جز نــــــام دوست به خود راه دهد؟

که از نام دوست بـوی دوست آید، و حدیث دوست راحت جان فــزاید.


روی ما شاد است تا تو حاضری با روی تو 

جان ما خوش باد چون غایب شوی با یاد تو 

 

فرا رسیدن عیـــد سعیــد غدیـــــر خــــــم را

به شما و همــــــــه شیعیـــــــان و ولایت مــــداران مولایمـــان

امیرالمؤمنیـــــــــــــن علی ابن ابیطالب علیه السلام تبریک عرض نموده

توفیق پیروی از دستورات و تعالیم حیاتبخش ایشان را از خداوند بزرگ مسئلت داریم



[ یکشنبه 93/7/20 ] [ 4:35 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم


چــراغ معـرفـت


 

تفسیـر بســم الله نـزد اهـل عـرفـان :

ب = بهـــاء خــــــــــدا  

س = سنـای خـــــــدا  

 م  = مـلـک خـــــــــدا



تفسیـر بسـم الله نـزد اهـل معـرفت : 

ب = بهــــاء احـــدیـــت 

س = سنــای صمــدیت 

م = مُـلـک الـــوهیـــت 

ب = بهـــاء او قــــدیــــــم 

س = سنـــای او کــــریـم 

م = مُـلــک او عـظـیـــــم 

ب = بهـــاء او با جــــــلال 

س = سنــای او با جمـال 

م = مُــلــــک او بـی زوال               

 ب = بهـــاء او دلــربـــــــــــا 

س =  سنـــای او مهــرافـزا 

م = مُـلـــک او بی  فـنـــــــا


تفسیــر بســـم الله نــــزد اهــل ذوق :  

ب  = بــرّ او با اولیـــــــــاء 

س = ســرّ او با اصفیــــاء  

م = منت او براهــــل ولاء 

ب = بـــرّ با بنــــــدگان 

س = سـرّ  با دوستـــان 

م = منت بر مشتــاقــان

 

 

اگـرنیکی او نبـودی چه جای تعـبیـه سّــر او بـودی؟  

اگـر منت او نبـودی بنـده را چـه جـای وصــل او بــودی؟

و بر درگاه جــلال او چه محـــل بودی؟   

و اگر مهـــر ازل نبودی بنده چگونه آشنای لم یزل بودی؟


دنیا به نام خــــدا خوش است

عـقبـی به عـفــــــــــو او ،

و بهشت به دیــــــــــدار او ،


در دنیا اگر نه پیغام و نام خدا بودی بنده را چه جای منزل بودی،

و در عقبی اگر نه عـفـو و کرمش بودی کار بنــده مشــکل بـودی،

در بهشت اگـر نـه دیـدار دل افــروز او بودی شادی درویش به چه بودی؟


خدایـا به نشان تو بینندگانیم،

به شناخت تو زندگانیم،

به نام تو آبادانیم،

به یاد تو شادمانیـــــــم،  

به یافت تــو نازانیــــــم،

مست از جام مهـر تو مائیم،

صیـد درعشـق تــــو مائیــم.


اسم (بسم الله) از سِمَت گرفته اند و سمت داغ ،

یعنی گوینده بسم الله دارنده آن رقم  و نشان کرده آن داغ است .  

 

حضـرت رضا ( ع ) فرمودند :

وقتی بنده بسم الله می گوید یعنی :

خـداونــدا داغ دارم و بدان شادم

اما از بودِ خــــود به فریــــــــــــادم ،


کــــــریمـــــــــا ؛

 

بودِ مرا از پیش من برگیر

که بودِ تو راست کند همه کارم.


خــدایـــــــــــا ؛


بودِ تـــــو چراغ معرفت بیفروخت

پس روشنی دل من افزونی است،

گواهی تـــــــــو ترجمانی من کرد

پس نــــداء من افـــــــزونی است،

نزدیکی تو چراغِ وجدِ من بیفروخت

پس همتِ من افـــــــزونی است ،

اراده تــــــــــــو کار مـــن بساخت

پس جهـــد مــن افــــزونی است.


خـداونــــــــدا ؛


از بــودِ خـــود چه دیـــــدم؟

مگـــر بــــــــلا و عـنـــــــــا ،

و از بــودِ تـــو چه رسیدم ؟

همـــــه عطــــــا و وفــــا !


ای پیشرو از هرچه بخوبی است جلالت 


ای دور شـده آفت نقصــــــان ز کمـالت

  

زهره به نشاط آید چون یافت سمـاعت 


خورشید به رشک آید چون دید جمـالت

  

 

بسـم الله الـرحمـن الـرحیــم :

 

آغاز کتاب خـدا بر نام الله و رحمـن و رحیـم از آن جهت است که:

همه معانی در آن سه نـــــــــام جمـــــــع است

و آن معانی سـه قســــــم است :


قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است،

قسمی نعمت و تربیت، و آن  در نام رحمن است،

و قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیـم است!


معنی دیگـر آن است که :

در آن زمان که خـداوند پیغمبر را به خلق فرستاد،

مــــــردم ســــه گـــروه بودنــد :

بت پرستــــــان ، جهــــــودان ، ترسـایـــــــان،

گروه نخست نام آفریننده را الله می دانستند

و این نام در میان آنان مشهور بود

گروه دوم نام او را رحمن می دانستند

و در تــــــــــــورات مذکــــور است،

گـروه سوم نـام او را رحیـم می دانستند

و نزد آنان در انجیــل معــروف است


رحمتی کن بر دل خـلـق و برون آی از حجاب

  

تا شـود کـوتـه ز هفتـاد و دو ملـت داوری


[ جمعه 93/7/11 ] [ 2:10 عصر ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم


  بسـم الله رمـز توحیـد



 

 

بســم الله کلمه امان و رحمت است.  امام علی (ع)


بســم الله تاج ســوره هــاست     امام صـادق (ع)


بسم الله نشانگـر رنگ و صبغه الهی و بیانگر جهت گیری توحیدی ماست.


بســم الله رمــــــــز توحیـد است،

و ذکـر نام دیگران به جـــــای آن کفـر،

و قرین کردن نام خـدا با نام دیگـران نشانه شـرک،

نه درکنار نام خـدا نام دیگـری را ببریم و نه به جای نام او .


بسم الله رمز بقـا و دوام است.

زیرا هرچه رنگ خدائی نداشته باشد فانی است.


بسم الله رمـز عشــق به خـدا و توکل به اوست


بسم الله رمـز خروج از تکبـر و اظهـار عجـز به درگاه الهی است.


بسم الله گام اول در مسیر بندگی و عبودیت است


بسم الله موجب فـرار شیطـان است...


بسم الله عامل قداست یافتن کارها و بیمه کردن آنهـا است.


بسم الله ذکر خــــدا و بیانگــر انگـیـزه ماست...


بسم الله به اسم اعظم الهی از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیکتر است.

[امام رضا (ع)] 

                                      

(تفسیر نـور جلد اول ص 18-19-20 )


 

[ درباره آیه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم گفته شده که علاوه بر اینکه خود

آیه مستقلی می باشد در قـرآن از جایگاه خاصی برخوردار است،

و گفتن آن در اول هرکاری سفارش

و تکرار آن در ابتدای هر سوره نشانه اهمیت آن است...]   

                

[استعانت از خــدا یعنی کمک گرفتن از تمام صفات او،

او رحمن و رحیم است و چشم امیـد ما  به رحمت اوست.

رحمتی گسترده و عمومی برای این جهان و جهان دیگـر...

رحمتی گستـرده و ابـدی

برای همه بدون قصدِ بازگشتِ نتیجـه ، مخصـوصِ خـداوند است] 

                                                                        

 ( تفسیـرنـور جـلــد2 ص 10) 

         

 بسـم الله الرحمن الرحیم ، [نزول آن از عالم اعلای قدرت ،

ظهور آن در حلیه عباراتی برتر از بلاغت، و تأثیر حکیمانه آن

در هدایت بشریت بسی شگفت انگیز است


آنچه دراین آیه مورد توجه است

همان مبدئیت همه کمالاتی است که درجهان ظهور نموده است.]


رحمن دلالت بر رحمت عـامه  و گسترده

و رحیـم دلالت بر رحمت خاصه و محـدود است،


رحمن به همه موجودات است  و رحیم به مؤمنان،


 رحمن در دنیـا و آخـرت و رحیـم درآخـرت.


رحمـن اسـم خـاص بـرای صفت عام ،

و رحیم اسم عـام برای صفت خـاص است.


قرآن که تنها کتاب توحید و برای آخرین تکامل فکری بشر است

سوره هایش با بسم الله شروع میشود تا انسان را متوجه سازد

که همه تعالیم و دستوراتش از مبدأ حـق و از مظهر رحمت است.


دستورگفتن بسم الله در ابتدای همه امور برای این است که روی فکر و دل را

از غیر خــدا به خــدا برگرداند تا انسان همه جهان و هر عملی را

از نگاه توحید بنگرد و از پراکندگی فکری بسوی وحدت گراید


و در اقدام به هر عملی ،

قدرتی بیش از قدرت استعدادی خود کسب و بکار برد 

و فقط به قدرت ناچیز و محدود خود متکی نباشد

چرا که هرعملی که بنام غیرخدا و یا با غفلت از نام خدا انجام گیرد

بهره و نتیجه مطلوب را بدست نخواهد داد که بزرگان دین فرموده اند:


هرعملی که با بسـم الله شروع نشود ابتـر و ناقص است،


 

قـرآن تعلیـم می دهد که انسان همه امور را بنام خـداونــد رحمن و رحیم آغاز کند،

و فکر خود را به او پیوند داده و خود را از پراکندگی و نگـرانی برهـاند .


رحمن و رحیم وصف بلاواسطه اسم ذات او میباشد ،

رحمت در انسان عاطفه و احساس لطیفی است

که منشأ حس کمک و خیراندیشی و خیـرخواهی شده

و از انجام تقاضای این عاطفه بدون توقع پاداش

لذت بََرَد ولی درباره خداوند از جهت آثار و ظهور رحمت است،

این عاطفه خیر و خوی انسانی

مانند دیگر استعدادها و فضایل انسانی در ضمیر انسان نهفته است .


توجه به مبدأ رحمت و آثار آن و تکرار این کلمه عاطفـه را در انسـان بیدار   

و بکار می اندازد تا آنکه قلبش سرچشمه رحمت

و از زبان و عملش خیرات بسوی دیگران جاری شود.


اثر تکرار و تذکر همه صفات و نام های خداونـد همین است که

معنا و حقیقت آن را در انسان مستعد ظهور می نماید.       

( پـرتـوی از قـرآن جـلــد 1)


[ یکشنبه 93/7/6 ] [ 7:22 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم


اوّل هر کاری بســم الله


 [در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهای مهم و با ارزش را به نام بزرگی از

بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع می کنند،

تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام برسد.

البته آنان براساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمـل می کنند.

گاهی بنام بتهـا و طاغـوتهـا و گاهی با نـــــام خــدا

و به دست اولیای خـدا کار را شروع می کنند .

چنانکه در جنگ خندق اولین کلنگ را رسـول خـدا (ص) بر زمین زد.]


( تفسیرادبی عـرفانی جـلــد اول ص5)


بسم الله الرحمن الرحیم سر آغاز کتاب الهی است. 

 

بسـم الله نه تنها در ابتـدای قــرآن ، بلکه در آغاز تمام کتابهای آسمانی بوده است. 

 در سرلوحه کار و عمل همه انبیاء بسم الله قـرار داشته است.


وقتی کشتی حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد،

 نـوح (ع) به یاران خود گفت :

سـوار شویـد کـه  (بسم الله مجـریها و مرسیهـا)

یعنی حرکت و توقف این کشتی با نام خدا است.


حضرت سلیمان (ع) نیز وقتی ملکه سبا را به ایمان فرا خـواند

دعوتنامه خود را با جمله بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نمود.


حضرت علی (ع) فرمودند:   

بسم الله مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامی است. 


بر زبان آوردن  بسـم الله در شروع هر کاری سفارش شده است؛

در خوردن و خوابیدن و نوشتن، سوار شدن بر مرکب و مسافرت و بسیاری کارهای دیگر .

حتی اگرحیوانی بدون نام خدا ذبح شود مصرف گوشت آن حرام است

و این رمز آن است که خوراک انسان های هدف دار و موحد نیز باید جهت الهی داشته باشد. 


روایــاتی در پاداش کسی که اولین بار بسم الله را به کودک یاد بدهد وارد شده است.


 بسم الله آرم و نشانه مسلمانی است

و مسلمان باید همه کارهای او رنگ مسلمانی داشته باشد.

همانگونه که محصولات وکالاهای ساخت یک کارخانه آرم و علامت آن کارخانه را دارد..... 


یا اینکه پرچم هرکشوری هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگان های آن کشور است  

و هم بر فراز کشتی های آن کشور در دریاها و هم روی میز اداری کارمندان.

[ برگرفته از تفسیر نور ]

رمــز و راز حروف ، کلمات و سوره های قـرآن

 

قـــرآن آموز را حســاب نَبُـود 

قـــرآن دان را حجـــاب نَبُـود 

قــرآن خــوان را عـــذاب نَبُـود


و نیز قـرآن اصل ایمان است و اسـاس معـرفت،

بـرهـان نبـوت است و معنی رسـالـت،

منشـور هدایت است و قانون حکمت،

نـامـه تذکرت است و صحیفـه رحمت،

شـاهـد حـق است و مایـه حقیقـت،

بیان جلال الوهیت است و نشان جمال ربوبیت.


هرکه را قرآن انیس است خـداونـد او را جلیس است،   

هـرکـه را قـرآن رفیـق است نصیب او را توفیق است،   

و هـرکه را قـرآن امــام ( راهـنمـا) است مقـّرش دارالسّـلام است.  


در مورد رمــز و راز حروف ، کلمات و سوره های قـرآن ،

مفسران و عارفان به قـرآن تا آنجا که درحد فهـم و تشخیص

و استنبـاط آنها بوده است چنین نوشته اند :


 در هر حرفی ارادتی، در هر کلمتی اشارتی ،

در هـر آیتی زیــادتـی ، و در هــر سوره ای سعـادتی است.


و نیز در هر حرفی بـدایتی ، در هر کلمتی هدایتی ،

در هر آیتی اشارتی ، و درهـر سوره ای کرامتی است.


و نیز در هـر الفی آلایی، در هـر بایی بهایی، در هـر تایی تحفـه ای،   

در هـر ثایی ثوابی، در هـر جیمی جوابی ، در هـر حایی حیـایی،

در هـر خایی خواصی، در هـر دالی دوائی، در هـر ذالی ذوقی،

در هـر رایی رضـایی،  در هـر زایی زیـادتی، در هـر سینی سنـایی،

در هـر شینی شفـائی ، در هـر صادی صفـایی، در هر ضادی ضیـائی،

در هـر طایی طهـارتی، در هر ظایی ظرافـتی ، در هـر عینی عنـایتی،

در هر غینی غنیمتی ، در هـر فایی فائـدتی، در هـر قـافی قرابتی،

در هـرکافی کـرامتی، در هـر لامی لـوایی ، در هـر میمی محبتی،

در هـر نـونی نـوایی ، در هـر واوی ولایی، در هـر هـایی هـدایتی،

و در هـر یـایی یمنی و برکتی نهفته است.


( تفسیرادبی عـرفانی جـلــد اول ص5)


پیامبر( ص) فرموده اند:

اگر کسی به صفای اعتقاد و یقین درست قـرآن را بر کوهی بخواند آن کـوه از بیخ برآید.

 

و در قـرآن نیز آمده است :


لَو اَنزَلنا هذَا القُـرآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَاَیتَهُ

خاشِعاً مُتَصَدِّعاً ًمِن خَشیةِ الله 

(21- حشـــر) 


تا دل ز علایقـت یگانـــه نشود


یک تیر تـو را سوی نشـانه نشود


تا هـر دو جهـانت از میـانه نشود


کشتی بســلامت به کـرانه نشود


[ چهارشنبه 93/7/2 ] [ 8:49 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 25
بازدید دیروز: 83
کل بازدیدها: 711099
*