|
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام 
| ||
|
*
لینک دوستان
|
بسم الله الرحمن الرحیم مــادر پــــدر
میلاد مبارک و موفور السرور کوثر رسول الله ، ریحانة الرّسول ، ام الائمه ، سیدة نساء العالمین حضرت فاطمة الزهــراء (سلام الله علیها) بر شما و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مبارک
یادداشت برگزیده : کامل ترین خطبه حضرت زهــرا سلام الله علیها [ کلیک کنید ] مختصری از زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فاطمه زهرا(س) تولد و لقب های او فاطمه (س) دختر حضرت محمد (ص)، رسول خدا، پیغمبر اسلام، و مادر او خدیجه دختر خویلد است. با همه کوششی که بکار رفته است متاسفانه درباره سال تولد دختر پیغمبر (ص) اطلاع درست و دقیقی نمی توان داد. نامگذاری فاطمه (س) ـ در کتابهای شیعه و سنی روایتی می بینیم که پیغمبر (ص) فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خود و شیعیان او از آتش دوزخ بریده اند - قتال نیشابوری ضمن حدیثی از امام صادق (ع) آورده است که چون از بدی ها بریده شد او را فاطمه نامیده اند . دوران کودکی : ـ پرورش زهرا در کنار پدرش رسول خدا و در خانه نبوت بود، آنجا که فرود آمد نگا ه فرشتگان، و مرکز نزول وحی و آیه های قرآن است. او در خانه تنها بود و دوران خردسالی را به تنهایی می گذراند. دو خواهر او رقیه و ام کلثوم سالیانی چند از او بزرگتر بودند. در این خانه بود که تکبیر گفتن، روی به خدا ایستادن، و هر شبانه روز، در اوقاتی خاص، پروردگار یکتا را به بزرگی یاد نمودن، آغاز شد. او که مستقیماً با (پیامبر) گیرنده دستورات {خداوند} مربوط بود، جداگانه می آموخت. هر روز برایش آزمایشی و هر شب ریاضتی بود، که پیوسته دشوارتر و دردناک تر می شد. تهدید، خشونت، آزار، گرسنگی و سختی زندگانی... {قضای الهی ، در همان سال های تبعید و محاصره اقتصادی در شعب، مادر و ابوطالب را در یک سال از او جدا کرد ، رحلت مادر و ابوطالب مسولیت فاطمه رادر قبال پدر ،بیشتر کرد و پیامبر(ص) او را ( امّ ابیها ) مـــادر پـــدر نامید. او برای پدرش هم دختر و هم مادر بود} همگامى با پدر فاطمه (س) از همان دوران کودکى که در کشمکش هاى پدر با مشرکان با او همراه همگام بود
المغصوبة حقها و الممنوعة ارثها هجرت به مدینه ـ مکه همه کوشش های خود را برای خاموش ساختن این فروغ خدایی بکار برد، اما از این کوشش سودی نبرد. طرح محاصره اقتصادی ـ آخرین مبارزه قریش ـ با شکست روبرو گردید. تا آنجا که تصمیم به قتل پیامبر گرفتند که آنهم با هجرت پیامبر به مدینه که چند سال بعد، مبدا تاریخ مسلمانان گردید و تا امروز هم بنام «تاریخ هجری» متداول است، خنثی شد. چون اندک اندک کارها سر و سامانی یافت و مسجدی آماده گردید، و مهاجران در خانه های تازه جای گرفتند، پدرش دستور هجرت وی را داد. همسر و همسفر علی (ع): دو سال یا اندکی بیشتر از اقامت مهاجران در مدینه گذشت، در این سال دگرگونی چشمگیری در وضع سیاسی و اجتماعی مسلمانان پدید گردید . نیز بعضی سریه ها (دسته اعزامی به جنگ که پیامبر شخصا در آن دسته شرکت نداشت )با پیروزی برگشتند. مهمتر از همه پیروزی در غزوه بدر بود که قدرت افسانه ای مکه را درهم ریخت، و حشمت خیره کننده سران قریش را از میان برد . ـ در زندگانی داخلی رسول خدا (ص) نیز تغییری رخ داد. سوده دختر زمعه بن قیس و عایشه دختر ابوبکر، در خانه او بسر می بردند. حال اگر فاطمه (س) به خانه شوی برود، درخانه پدرش کسانی هستند که نگاهبان حال او باشند. لذا پدرش از میان همه ، پسر عموی خود علی بن ابیطالب را برای شوهری او برگزید مقام و منزلت فاطمه (س) بیان ما از شأن و جلال فاطمه (س) و عظمت و فضائل او در حد فهم و ادراک محدود ماست و آن هم بدان امید است که باشد از آسمان ولایت او روزنه اى در اندیشه و روان پدید آید، دل مان به نور وجودش روشن گردد و درس آموزى از او ما را در برابر حوادث روزگار مقاوم سازد فأمّا انبنتى فاطمه فانها سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین او برترین بانوى اسلام و سیده زنان عالم است. گوهرى تابناک در منظومه و رشته نسل پیامبر(ص) است و فرشته اى است از ملکوت اعلى. او همسر شهید است و مادر شهیدان ، تربیت کننده نسل شهید است و خود زنی است شهیده ، واجد کمالات انسانى است و نمونه تربیت محمد صلی الله علیه و آله .
سرمایه گذارى هاى تربیتى پیامبر (ص) درباره او ثمر داد و کوشش هاى خود او نیز عاملى مهم در رشد او بحساب مى آمده است فاطمه (س) انسان است ولى تعبیرات رسول خدا (ص) درباره او تعبیر فرشته اى است در صورت انسان.
جایگاهش نزد پیامبر(ص) فاطمه (س) را نزد پیامبر احترامى عظیم بود بسى فراتر از احترام پدرى به دخترش و این بگونه اى بود که حیرت دیگران را بر مى انگیخت او با آن همه شأن و عظمت دست دخترش را مى بوسید و به گفته عایشه هرگاه که فاطمه (س) بر پیامبر وارد مى شد رسول خدا به احترامش از جاى بر مى خاست و پیشانى او را مى بوسید. و یا در حین ورود از او جداً استقبال مى کرد و یا در حین خروج از محضرش مشایعتش مى فرمود.
گاهى مى فرمود فاطمه (س) یک شاخه گل است (ریحانه)؛ زمانى مى فرمود فاطمه (س) پاره تن من است (بضعة مِنّى)، و گاهى مى فرمود فاطمه (س) عزیزترین مردم به نزد من است
و هر که فاطمه (س) را بیازارد مرا آزرده است، با این اضافه که شادى و غضب من ، یا محبت و آزارم ، همانند محبت و آزار خداوند است، حتى در پاسخ به سؤال فاطمه (س) و على از پیامبر که کدام محبوبتر و عزیزترند فرمود فاطمة احبُّ الىَّ منک و انت یا علىُّ اعزّ علىّ منها فاطمه (س) از تو نزد من محبوبتر است و تو اى على از فاطمه (س) نزد من عزیزتر هستی . خلاصه شده از: زندگانی فاطمه زهرا (س)/ دکتر سید جعفر شهیدی/ دفتر نشر فرهنگ اسلامی/ چاپ 34 1378 برگرفته از کتاب در مکتب فاطمه ، اثر دکتر على قائمى ادامه این بحث در : کلیک فرمائید
[ شنبه 93/1/30 ] [ 1:4 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم
مــــادر عشق و امیــــد
به مناسبت سالروز وفات حضت فاطمه کلابیه ( ام البنین ) همسر بزرگوار امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
حضرت ام البنین (سلام الله علیها) (فاطمه کلابیه) (محدث، متوفى سال 70 هـ ) دختـــر حــــزام ، از زنان مؤمن ، شجاع و فداکار بود
روایت است که امیر المؤمنین علیه السلام پس از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام به برادرش عقیل که انساب عرب را خوب می دانست و از احوال خانوادگی آنها آگاه بود فرمود : مى خواهم زنى برایم خواستگارى نمایى که از خاندان شجاعت باشد تا فرزند شجاعى برایم به دنیا آورد. عقیل فاطمه کلابیه (ام البنین) را به ایشان معرفى نمود و گفت : در بین عرب خاندانى شجاع تر از خانواده وى سراغ ندارم .
نقل شده هرگاه نام ام البنین را که فاطمه بود می گفتند فرزندان حضرت فاطمـــه زهــراء سلام الله علیها به یاد مادرشان می افتـادند و اندوهنـــــاک می شدند ، لذا فاطمــــه کلابیـــــــه گفت : دیگر مرا فاطمه نگوئید بلکه بگوئید ام البنین ! ( یعنی مادر پسرها ) ، و بدین گونه ایشان به ام البنین معروف و مشهور شدند . این مادر ، پسرانش عباس ، جعفر ، عبد الله و عثمان را چنان تربیت کرد که همگی شیفته برادر بزرگوارشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بودند و در رکاب آن حضرت شهید شدند .
حضرت ام البنین در واقعـــه کربـــــــلا حضـــور نداشتند ، هنگامى که بشیــــــر ( قاصد کاروان حسینی ) جهت اعلام خبر بازگشت کاروان حسینی به مدینه آمـــد و ام البنین را ملاقات کرد ، خواست تا خبـــر شهادت فرزندانش را به وى بدهد ؛ ام البنین گفت: رگ قلبم را پاره کردى ، بچه هایم و آن چه زیر آسمان است فداى اباعبد الله علیه السلام ، از حسیــــــــن برایم بگو
این اشعــار از امّ البنــین در مرثیه حضرت ابوالفضــل علیه السلام و دیگر پسرانش نقــل شده است :
یا مَنْ رَاَى الْعَبَّــاسَ کَـرَّ عَلى جَمـــاهیــرِ النَّقَـــدِ وَ وَراهُ مِـنْ اَبْنـــآءِ حَیْـــــــدَرَ کُلُّ لَیْـــثٍ ذى لَبَـــــدٍ اُنْبِئْتُ اَنَّ ابْنــى اُصیبَ بِرَاْسِــــــهِ مَقْطُــــوعَ یَـــدٍ وَیْلى عَلى شِبْلى اَمــالَ بِرَاْسِهــِ ضَـــرْبُ الْعَمَــدِ لََوْ کانَ سَیْفُـــکَ فى یَدَیْکَ لَما دَنى مِنْــهُ اَحَـــد لا تَدْعُوِنّى وَیْکِ اُمَّ الْبَنینَتُذَکِّرینى بِلُیُــوثِ الْعَرینِ کانَتْ بَنُـــــونَ لِىَ اُدْعـى بِهِـــمْ وَالْیَــوْمَ اَصْبَحْـــتُ وَ لامِــنْ بَنینَ اَرْبَعَــةٌ مِثْـــلُ نُسُــــورِ الــــرُّبى قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْـعِ الْوَتینِ تَنـــازَعَ الْخِـرْصـانُ اَشْـلائَهُــــمْ فَکُلُّهُـمْ اَمْسى صَریعــاً طَعیــنِ یا لَیْتَ شِعْـــرى اَکَمــا اَخْبَـــرُوا بِاَنَّ عَبّـَاســـاً قَطیــعُ الْیَمیــــنِ
اى که دیـدى عبــــاس را حمله مىکرد برتـــوده هاى فرومــــایه و پشت سرش فرزنـــدان حیــــدر بودند چون شیـــران یال دار شنیده ام که پسرم را در وقتى که دستش بریده بـود به سرش زده اند واى بر من که شیر بچه ام را عمـود زدند اگر شمشیـــر در دستش بود کسى جرئت نداشت به او نــــزدیک شود واى بر تو دیگر مرا مـادر پسـران مخـوان که به یاد شیـــران بیشـهام مىاندازى پســـرانى داشتــــــــم که بدان جهت مـــــــــــرا به این نام مىخواندند ولى امـــــــــروز دیگــر پســـرانى نـدارم چهــار پســـر چون بـازهــــــاى کوهسار که با قطــع شاهـــــــرگشــان از جهــان نیزه ها بر روى پیکرشان ستیزه داشتند، و همگى با تن مجروح به خاک افتــادند ایکاش مىدانستم که آیا راست است که دست راست عباس جدا گشته است.
نوشته اند : ام البنین براى عزادارى هر روز همراه نوه اش عبید الله (فرزند عباس علیه السلام) به بقیع می رفت و نوحه می خواند و می گریست و اشعاری را زمزمه می کرد : زبان حال ام البنین (س) : منم که سایه نشیــــن وجــــود مولایم کنیز خانـــــه غــم ؛ خاک پای زهـــرایم منم که خانه به دوش غم علی هستم منم که هم قـــــدم محنت ولی هستم منم که شاهد زخـــــم شکسته ابرویم انیس گریه به یــاس شکستــه پهلویم منم که در همه جـا در تب حسـن بودم منم که شاهد خـــون لب حســن بودم منم که جلـوه حق را به عین می دیدم خدای را به جمــال حسین می دیددم منم که بوده دلم صبـح و شام با زینب منم میــــان همـــه ؛ هم کلام با زینب منم که سوگ گلستـان و باغبـان دارم به سینه زخــــم غــم کربلائیــــان دارم منم که ظهـر عطش را نمی برم از یـاد چهار لاله بی سر ز من به خاک افتـــاد منم که مادر عشق و امیـد و احساسم فدای یک سـر مــوی حسین عبـاســـم
سالروز وفات حضرت ام البنین (س) [ ام بی بنین] بر علمدار نهضت خونین کربلا و امام زمان (عج) تسلیت باد
آرامگاه این بانوی بزرگ در گلستان بقیع در مدینه ی منوره زیارتگاه عاشقان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت میباشد . [ شنبه 93/1/23 ] [ 11:11 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم قطعـــاً او خواهـــد آمـــد
اَیـنَ قاصِــــمُ شَوکُــةِ المُعتَدِین ،
اَیـــنَ هــــادِمُ اَبنِیَةِ الشِّرکِ وَ النِّفاق
کجاست آن که شوکت ستمکاران و متجاوزان را در هم می شکند ؟
کجاست آن که سازمان های شرک و نفاق را ویران می کند ؟
او همین جاست ! در همین نزدیکی هاست !
از خــدا بخواهیم تا ظهـــورش را بر ما منّت نهد
لطفاً این یادداشت را هم مطالعه و برای دوستان تان ارسال نمائید : سیـــزده فروردین روز عزای ایرانیـــان [ جمعه 93/1/15 ] [ 8:22 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم
مِنـــــای جــــــــان
...وَ للهِ عَلَی الناسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطاعَ اِلَیهِ سَبِیلاً ...
واجب است. ( آیه 97 سوره مبارکه آل عمران )
( و این زمان داشتن فیش بانکی ثبت نام در زمان تعیین شده ) [نه از راه های غیرمتعارف دیگر]
آیا وقت آن نرسیده ؛
که در میقات دل ، احرام تقوی بپوشیم
و در وادی عشق ، کعبه ی جانان را طواف کنیم
و در عرفــــات جــان ، خــــــــــدای خود را بشناسیم
و در مشعــر وجـــــــــود ، معبــــــود خویش را بجوئیـــم
و در منـــــای جــــــــان ،نفس سرکش امّـــــاره را قربان کنیم
و عارفانــــــه در سبیــــل حـــــــقّ گام نهیـــــــــــــم .
خــدایـــا ؛
اگر وقت آن رسیده است ،
مرا در انجام این مهم یاری فرما ،
و این قطره ی ناچیز از اقیانوس مردمان را
برای خودت در این راه ،استطاعت کامل عنایت فرمـــا
مــولای مـن ؛ کی باشد که تو بیائی و بر دیوار کعبه تکیه دهی و صـــدای روح بخش و دلنـــواز اَنَا المَهدِیِّ المُنتَظَرُ القائم خود را به گــــوش جهانیـــان برسانی و انتقام مادرت فاطمه را از ستمگران بگیری
سالروز شهـــادت ام الائمــــه ، انسیـــــــه حـــوراء ، حضــرت فاطمــة الزهـــــــراء را به شما و همه ی محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهماالسلام ، و به ویژه به حضور آقــــا و مولایمــــــان حضرت حجة ابن الحسن المهدی علیه السلام (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) تسلیت عرض می نمائیم
[ چهارشنبه 93/1/13 ] [ 7:22 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  |
| [ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
