بسم الله الرحمن الرحیم
سفر های نیمه کاره
وقتی رییس جمهور برای حادثه غیرعمدی مرگ دو بانوی ایرانی در حادثه آتش سوزی خیابان جمهوری به وزیر کشور نامه می نویسد و در آن سطح به آن واکنش نشان می دهد (که انشاالله سیاسی نبوده)، انتظار بی جایی نیست که ایشان در مقابل کشته و زخمی شدن غریبانه صدها هموطن در آن سوی مرزها سفر خود به آمریکا را رها کند و برای التیام بازماندگان و مدیریت اوضاع به کشور مراجعه کند.
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 18:48
گروه سیاست جهان نیوز ـ داوود حسین پور: حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران روز پنجشنبه هفته گذشته (دوم مهرماه 94) به روال همه ساله ای که از دوران احمدی نژاد باب شده، جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و چند برنامه دیگر رهسپار نیویورک شد.
درست در همان روزی که آقای روحانی عازم آمریکا شد، صدها تن از حجاج ایرانی در فاجعه ای بر اثر بی کفایتی دولت سعودی مظلومانه در سرزمین منا کشته و مصدوم شدند. شدت این فاجعه به حدی است که تا این لحظه هنوز تعداد جانباختگان مشخص نشده و برخی منابع از مرگ چندصد حاجی ایرانی خبر می دهند. اهمیت این رخداد نیز تا آنجا بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی علاوه بر صدور پیام تسلیت، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام کردند و صبح امروز نیز در ابتدای درس خارج فقه خود بشدت از مقامات عربستان انتقاد کردند.
با توجه به عمق فاجعه مذکور انتظار می رفت که رییس جمهور محترم که بارها بر احقاق حقوق ایرانیان تاکید کرده اند بیشترین حساسیت را به این واقعه اسفناک داشته باشند و با نیمه کاره گذاشتن سفر تشریفاتی خود به نیویورک، حداکثر توان اجرایی و بین المللی خود را برای جبران تضییع حقوق حجاج ایرانی و برخورد با مقامات بی کفایت و زورگوی سعودی بکار بندند با این حال تنها واکنشی که طی سه روز اخیر سوی آقای روحانی مشاهده شده صدور پیام تسلیت، تماس تلفنی با معاون اول و دستور برگزاری جلسه دولت بوده است.
توقع بالایی نبود که رییس جمهوری ایران دستور اخراج سفیر یا کاردار دولت آدمکش سعودی را صادر کند و با رایزنی با سران کشورهای مسلمان و سازمان کنفرانس اسلامی مقدمات اصلاح مدیریت حج، آزادی سرزمین وحی و سپردن آن به مسلمانان را آغاز کند. وقتی رییس جمهور برای حادثه غیرعمدی مرگ دو بانوی ایرانی در حادثه آتش سوزی خیابان جمهوری به وزیر کشور نامه می نویسد و در آن سطح به آن واکنش نشان می دهد (که انشاالله سیاسی نبوده)، انتظار بی جایی نیست که ایشان در مقابل کشته و زخمی شدن غریبانه صدها هموطن در آن سوی مرزها سفر خود به آمریکا را رها کند و برای التیام بازماندگان و مدیریت اوضاع به کشور مراجعه کند. آیا دیدار با نخست وزیر سوئد و رییس جمهور برزیل و سخنرانی در نشست توسعه پایدار و جلسه با مدیران رسانه های آمریکایی و مصاحبه با رادیو آمریکا مهمتر از رسیدگی ایشان به وضعیت صدها حاجی ایرانی است که هنوز بالاترین مقام اجرایی کشور نمی داند که آنها زنده هستند یا در تریلی های سعودی کشته شده اند؟ کدامیک از مدیران اجرایی و مسئول کشور اکنون می توانند به این سئوال پاسخ دهند که دقیقا و قطعاً چند حاجی ایرانی فوت کرده اند یا مصدوم شده اند؟ از جمعیت مفقودین چند نفر زنده اند و چند نفر درگذشته اند؟ چند تن در بیمارستان های مکه و چند نفر در سردخانه های مکه اند؟ و...
وقتی رییس جمهور افغانستان سفر خارجی خود را بخاطر ترور چند سرباز افغان رها می کند، وقتی اردوغان سفر خود به آفریقا را بخاطر حمله به یک کشتی ترک نیمه تمام رها می کند یا نخست وزیر انگلیس سفر خود را بخاطر مرگ نخست وزیر اسبق بریتانیا رها می کند یا اوباما چنین اقدام مشابهی می کند، زیاده خواهی نیست که رییس جمهوری کشور مقتدر ایران نیز برای رسیدگی به فاجعه منا و همدردی با بازماندگان داغدار و اقدام عاجل نیمه کاره رها کند و به کشور بازگردد تا بدین وسیله به مقامات سعودی که هنوز زیر بار جنایت روز پنجشنبه خود نمی روند و به سادگی از کنار آن عبور می کنند، بفهماند که اهمیت آن حادثه برای ایران در حد فاجعه بوده است.
شاید خالی از لطف نباشد که همراهان آقای روحانی تصاویر تکان دهنده قتل عام حجاج و پشته سازی سعودی ها از کشته های منا را به ایشان نشان دهند تا متوجه عمق فاجعه شوند و به ابراز تسلیت و درخواست از بان کی مون برای یادآوری وظایف عربستان اکتفا نکنند.
عقل و انصاف حکم می کند که رییس جمهور محترم همه ایرانیان را به یک چشم ببیند و به رنگ و نژاد و جناح و دیدگاه سیاسی آنان توجه نکند لذا پذیرفتنی نیست که خود ایشان تا کنون بارها در مورد حصر سران خائن فتنه بارها سخن گفته باشند و تلویحاً ... و برخی نزدیکان و مدیران ایشان بارها به انحاء مختلف از فتنهگران دفاع کرده باشند و برای حصر آن سه فتنه گر سوگواری کرده باشند اما واکنش آنها به جنایت آل سعود در همین حد خلاصه شود و دریغ از یک تشر به یهودیان حاکم بر ریاض.
انتظار نیست که اهمیت مرگ صدها حاجی بیگناه به اندازه سند برجام باشد! اما انتظار می رود که حداقل پاسبورت ایرانی از قبل بی اعتبارتر نشود.
آیا دوران این لودگی های سیاسی به سر نیامده ؟
آیا این رفتارها در شأن بالاترین مقام دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است ؟