سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
* لینک دوستان

بسم الله الرحمن الرحیم

کربـلا در کربـلا می ماند

اگـر زینـب نبــود

حضرت زینب علیهــا الســـــلام روز پنجــم جمادى الاولى سال پنجم هجرى، ( 5/5/5 ) در مدینه چشم به جهان گشود،

شش ساله بود که رسول‏ خدا­ صلى الله علیه وآله­ رحلت فرمود،

در سال 17 هجرى، یعنی در 13سالگی با پسرعمویش « عبداللَّه بن جعفر» ازدواج کرد و ضمن عقد شرط نمود که هرگاه خواست با برادرش حسین ‏علیه السلام­ دیدار کند یا با او به مسافرت برود، عبداللَّه مخالفتى نکند.

فرزندان این بانوی بزرگوار به نام­های « عون» و « محمّد» در رکاب سیّدالشّهدا علیه السلام­ در کربلا شهید شدند.


پس از حادثة کربلا، حضرت زینب‏­علیهاالسلام­ رهبرى اسیران دلسوختة کربلا را برعهده داشت و در کوفه و شام با خطبه‏هاى آتشین خود، پیام رسان نهضت بزرگ عاشورا بود و بنى امیّه را رسوا کرد، به طوری که در اثر همین خطبه‏ها و نیز خطبه حضرت سجاد علیه السلام­ شامیان غفلت زده متحوّل شدند و یزید مجبور شد که اهل‏بیت را با احترام به مدینه بازگرداند.

دخت گرامی امیرمؤمنان­ علیهاالسلام­  در مدینه نیز به عزادارى و بیان وقایع عاشورا پرداختند و مردم با شنیدن این فجایع، قیامی کردند که واقعه « حَرّه » در مدینه از نتایج همین قیام است. یزید جنایتکار دستور داد آنها را سرکوب کنند و تا سه روز مدینه را براى سربازانش آزاد اعلام کرد. در این ماجرا، جنایات لشکریان یزید به اندازه­ای فجیع است که حتى شنیدن این فجایع هم غیرقابل تحمّل می باشد.

پس از این وقایع فجیع ، حضرت زینب علیهـا الســلام­ ( با حکم حکومت یا به تدبیر شوهرش عبدالله جعفر ) به شام رهسپار و پس از مدتی کوتاه در 15 رجب سال 62 هجرى در قریه « راویه » شام ( زینبیه فعلی ) از دنیا رفتند و در همان جا به خاک سپرده شدند.

سخنرانى زینب (س) در کوفه :

       روز تـاریـخـى دهـم محرم الحرام سال 61 هجرى که مطابق با دهم اکتبر 680 میلادى بود، سـپـرى شد. با گذشت شب ، آفتاب روز شنبه ، یازدهم محرم از جانب مشرق هویدا گردید، پـسـر سـعـد اجـسـاد کـشـتـگان خود را کفن کرده و پس از خواندن نماز بر آنان ، همه را در گـودالى بـه خـاک سـپرد، ولى بدن پاره پاره شهـدا را همچنان  در زیر آفتاب رها کرد و به همراه سپاهیان خود و اسرا، به سوى کوفه روان شد،

    همینکه به دروازه کوفه رسید، قاصدى از طرف ابن زیاد به وى گفت : امروز اسرا را بیرون شهر نگهدار.

هدف عبیداللّه از این کار این بود که زمینه را جهت ورود آنان آماده کند، زیرا مردم کوفه از خـواب غـفـلت بیدار شده بودند و از جنایتى که در صحراى کربلا به وقوع پیوسته بود،  خشمگین شده و مستعد انقلاب و قیام بودند.

بـالا خـره روز دوازدهم محرم در حالى که 72 سر بر بالاى نیزه جلوه گرى مى کرد و در پـیـشـاپـیـش کـاروان اسـیـران حـرکـت داده مـى شـد، اسـراى اهل بیت طهارت علیهم السلام را وارد کوفه کردند.

        شـمر بن ذى الجوشن غرق در سرور و شادمانى ، پیشاپیش همه ، اسب تازان پیش مى رفت و پیوسته به اطرافیان خود دستور مى داد که مواظب نظم مردم باشند.  گروه زیادى از زن و مـرد و کـودک اطـراف مـسیر اسرا، جهت تماشا ایستاده بودند، عدّه اى که از جریان اطـلاع داشـتـنـد، گـاه گـاهى با همراه خود چیزى مى گفتند، یکى زمزمه مى کرد اینان قبلاً گـفـتـه بـودنـد یـک نـفـر خـارجـى بـر یـزیـد قـیـام کـرده کـه او را کـشـتـه و اهـل بـیـت او را اسـیـر کـرده انـد، مـگـر آن سـر کـه بـر بـالاى نیزه است  سر حسین بن على عـلیـهـمـاالسـّلام نیـسـت؟ آن دیـگـرى حـبیب است و آن هم مسلم بن عوسجه، آن دیگرى و آن دیگرى و... همه آشنا هستند. مگر این اسرا همه از خاندان پیغمبر و دوستان آنان نیستند؟ آیا آل رسول ، خارجى هستند؟
ابن زیاد چرا چنین جنایت بزرگى را مرتکب شد؟ راستى مگر خود مردم کوفه ، حسین علیه السّلام را به قیام بر علیه یزید دعوت نکردند؟ پس چرا برخلاف عهد و پیمان خویش ، شـمـشـیر بر وى کشیدند و چنین کار زشتى را انجام دادند و سپس زن و فرزندش ‍ را اسیر کـردنـد؟ مـگـر آن زن کـه بر پشت آن شتر بى جهاز قرار گرفته ، زینب کبرى دختر عـلى عـلیـه السـّلام نیست؟  اى واى بـر مـا ، ! اگر خداوند به واسطه بى حرمتى و جسارتى که نسبت به خاندان رسولش روا شده ما را به عذابى سخت گرفتار کند به کجا مى توان روى آورد؟

بـا وجـود سـربـازان مـسـلّحـى کـه اطـراف و جـوانـب را زیـر نـظـر داشـتـنـد و هـمـه راکـنـتـرل مـى کـردنـد، از ایـن قـبـیـل زمـزمـه هـا و درگـوشـى سـخـن گـفـتـنـهـا زیـاد رد و بـدل مـى شـد و اشـک حـسـرت و نـدامـت از دیـده مـردان و زنـان و کـودکـان ، سـرازیر بود.  تـمـاشاچیان ، گاه و بیگاه ، آهسته و زیر لب مى گفتند: تف بر شما مردمان پست وگرگ صـفـت ! کـه جگرگوشه رسول خدا را کشتید و زنان و فرزندانش را مانند اسیران رومى و غـیـره همراه خود حرکت مى دهید! رفته رفته تپیدن دلها به صورت ناله و افسوس و بالاخره به شکل گریه شدید و زارى و اندوه ، خود نمایى کرد و صداى گریه و ناله همه جا را فرا گرفت ،

ناگهـــان زینب کبــــرى (س) ،

قافله سالار اســـــرا و رشیــــده ایـــــام ،

فریــــــــاد زد: ســـــــاکت شویــــــد؛

 هـمـه او را مـى شـنـاخـتـند، او دختر على علیه السّلام بود و سالها در همین کوفه کنار آنان زنـدگـى کـرده بـود و بـعـد از وفـات فـاطـمـه ، مـدت پـنـجـاه سـال بـود کـه اولیـن شـخـصـیـت زن اسلام به حساب مى آمد، اما اکنون مانند اسیران با او رفتار مى شود.

همه و همه به احترام حضرتش سکوت اختیار کردند، حتى صداى زنگ شتران نیز قطع شد و سـکـوتـى مـرگـبـار هـمه جا را فرا گرفت که ناگهان شیر زن عالم رشادت به سخن آمد و گفت:  

ترجمه متن عربی حطبه :

سـپـاس خـداونـد مـتـعـال را و درود بـر مـحـمـد صـلّى اللّه عـلیـه و آله رسـول خـدا و آل او پاکان و اخیار.

اما بعـــد : اى مردم کوفه !

اى مردم نیرنگباز و فریبکار!

 اى بـى وفـایـان پـیـمـان شـکـن !

آیـا بـر ما سرشک ریخته ، گریه مى کنید؟!

آیا بر ما افـسـوس مـى خـورید؟!

اى کاش ! همیشه اشکتان جارى باشد و ناله شما آرام نگیرد؛ زیرا چـشـمـان مـا گـریـان و جـان مـا شـراره انـگـیـز اسـت.

شـمـا مـثـل آن زنـى مـى مـانـید که رشته خویش را خوب مى تابد و پس از آن ، هرچه بافته به ناگاه بازگشاید،

شما نیز با مکر و حیله و نیرنگ ، ابتدا رشته خود را محکم بسته و پس از آن بـاز گـشـودید.

در بین شما غیر از دروغ و خودستایى و فساد و دشمنى چیز دیگرى وجـود نـدارد.

شـمـا مـثـل دو رویان تملق مى گویید و مانند دشمنان نیرنگ مى ورزید.

شما درست گیاهى را مى مانید که در مزبله اى روییده یا نقره اى که زینت قبور شده است .

بـه راسـتـى کـه تـوشه بدى جهت جهان دیگر خویش اندوخته اید؛

زیرا خداى را به خشم آورده و عـذاب جـاویـد را براى خویش ‍ آماده کردید.

آیا پس از آنکه ما را کشتید، به حالمان گریه مى کنید؟!
به خدا قسم ! که به گریه کردن سزاوارید،

فراوان گریه کنید و اندک بخندید؛

زیرا شـمـا لکـه نـنـگ ابـدى را بـر دامـن خـود آلوده کـردید که به هیچ آبى هرگز پاک نشود.

چـگـونـه کـشـتـن جـگـرگـوشـه خـاتـم پـیـامـبـران و مـعـدن رسـالت و سـیـد جـوانـان اهـل بـهـشـت ، مـلجـاء و پـنـاهـگـاه نـیـکـوکـارانـتـان را تـلافـى خـواهـیـد کـرد؟!  

در هـرحـال و هـر حـادثـه اى بـه او پـناه مى بردید و سنّت شما را جارى مى ساخت ، در موقع احـتـجـاج بـا دشـمـنـان ، هـادى شـمـا بـود، در هـنـگـام نـاراحـتـى ، بـدو متوسل مى شدید و او بزرگ و گوینده شما بود. و احکام شریعت را از وى آموختید.

اى مردم ! بد گناهى را مرتکب شدید و براى روز قیامت خویش بد اندوخته اى ذخیره کردید. هلاکت و مـرگ از آن شـما باد!

کوشش شما دیگر فایده اى نخواهد داشت .

دستهاى شما بریده باد! کـه زیـان و ضـرر بـراى خـویـش بـه بار آوردید،

به خسران دنیا و آخرت دچار شدید و مستحق عذاب الهى گردیدید و خوارى و فقر بر شما غلبه کرد.


واى بـر شـمـا اى مـردم کوفه !

آیا مى دانید که از پیامبر خدا چه جگرى را شکافتید

و چه خـونـى را از او بـه زمـیـن ریـخـتـیـد؟!

و چه پیمانى را شکستید؟! و چه حرمتى از پیامبر را نـادیـده گـرفـتـیـد؟!

و چـگـونـه پرده نشینان عصمت را بى پرده ، بیرون افکندید و به اسارت کشیدید؟!

اى مـردم ! بیدادى بزرگ و کارى بى نهایت قبیح انجام دادید

نزدیک است از کار زشت شما آسـمـانـهـا شـکافته شوند

و زمین از هم پاره شود و کوهها فرو ریزند ،

رسوایى و زشتى کـار شـنـیـع شـمـا، آسـمـان و زمـیـن را فـرا گـرفـت ،

آیا تعجب مى کنید که از آسمان خون بـاریـدن گـرفت،

ولى بدانید که عذاب آخرتتان سخت خوارکننده تر و رسـوا کـننده تر خواهد بود.

و کسى شما را کمک نخواهد کرد و این مهلتى که خدا به شما داده ،

هـرگـز عـذاب شـمـا را تـخـفـیـف نـخـواهـد داد؛

زیـرا خـداونـد عـزّوجـل ، هیچگاه در کیفر گناهکاران شتاب نخواهد کرد

و بیم ندارد که هنگام انتقام بگذرد،

بدانید که پروردگار شما در کمین و به انتظار گناهکاران است........»

سالروز وفات حضرت زینب کبری (س) دختر بزرگ امیرالمؤمنین (ع) ، قافله سالار اسرای نهضت کربلا ، آن کس که او را زبان علی (ع) در کام بود و پیام حسین (ع) بر لب ، بر همه دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت باد


[ چهارشنبه 91/3/17 ] [ 7:44 صبح ] [ سـرچشمــه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 719636
*