سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام | ||
|
*
لینک دوستان
السلام علیک یا اباصــالح المهــــــدی روحی فــــــداک
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست شاهد شو ای شرار محبت که بیغشم باور مکن که طعنهی طوفان روزگار جز در هوای زلف تو دارد مشوشم ، سروی شدم به دولت آزادگی که سر ، با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم ، دارم چو شمع سرّ غمش بر سر زبان ، لب میگزد چو غنچهی خندان که خامشم ، هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب ، ای آفتاب دلکش و ماه پریوشم ، ساز صبا به ناله شبی گفت شهـریـار ، این کار تست من همه جور تو میکشم &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& یادداشت بعدی : رنجنامه ای به مولایمان صاحب الزمان (عج) روحی فداه [ سه شنبه 91/4/13 ] [ 9:42 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |