سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام | ||
|
*
لینک دوستان
به زندگی باید اینگونه نگاه کرد ... و مؤمن را به تسلیم و اطاعتش ، نه به عبادتش وَالعَصر، اِنَّ اِلانسانَ لَفِی خُسر، اِلاّالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواالصالِحات همه انسانها در زیانند مگرمؤمنانی که دارای عمل صالح باشند هر چیزی که برای کمـال روح باشد کمال انسـانی محسوب می شود التماس دعا [ دوشنبه 90/11/10 ] [ 2:46 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم ربیع الاول آغاز انحراف در اســـلام آنطور که در تاریخ آمده است پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) در ماه ربیع الاول پا به عرصه گیتی نهاده و در همین ماه نیز در خاک پاک روضه منوره آرمیده اند! در بیست و هشتم ماه صفر چشم از جهان فروبسته و تا سه روز بدن مطهرشان دفن نشده! گویا بزرگان مهاجر و انصار با رحلت پیامبر(ص) در محلی بنام سقیفه بنی ساعده دور هم جمع شده و به مشاوره و مجادله در امر تعیین خلیفه و جانشین پیامبر(ص) پرداخته اند! در حالیکه پیامبر( ص) حدود 70 روز قبل در اجتماع عظیم غدیر خم در بازگشت از سفر حج جانشین خود را به امر خداوند تبارک و تعالی مشخص کرده بودند، ولی آنهایی که در همان سفر همراه پیامبر(ص) بودند و نقشه ترور پیامبر(ص) را کشیده و در صدد اجرای آن بودند که بحمد الله در این زمینه ناکام مانده و نزد پیامبر(ص) لو رفته بودند! از نصب جانشین توسط ایشان ناراضی ، و قسم یاد کرده و هم پیمان شده بودند تا نگذارند خلافت رسول الله به اهلش برسد ! همانهایی که بعد ازخطبه غدیریه پیامبر(ص) جزء اولین نفراتی بودند که با علی(ع) بعنوان امیرالمؤمنین بیعت کردند! [ قسمتی از شرح واقعه غدیر] [[ ...... پس از اتمام خطابه طولانی و مفصل پیامبر(ص) و دستور بیعت به مسلمانان حاضردر مراسم ، بیدرنگ مراسم بیعت آغاز شد، و مطابق نقل مورخین، نخستین کسی که با علی (ع) بعنوان امیرالمؤمنین سلام و بیعت کرد عمرابن خطاب بود که جلو آمد و دست داد وگفت : اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَمِیرَالمُؤمِنِینَ، بَخٍّ بَخٍّ لَکَ، اَصبَحتَ مَولایَ وَ موَلا کُلِّ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَه، درود بر تو ای امیرالمؤمنین، شاد باش که ولیّ من و ولیّ هر مرد و زن با ایمان شدی، بعد از عمر ابوبکر و سپس سایر مسلمانان دست بیعت به علی(ع) دادند و او را بجانشینی و خلافت رسول الله (ص) تبریک و تهنیت گفتند. ]] [[..... اما چه شد که به محض ارتحال ملکوتی پیامبر(ص) بیعت خود را شکستند و مشمول نفرین پیامبر(ص) (که در واقعه غدیر بیان فرمودند) شدند؟ چیزی نبود جز حسد و حب دنیا و ریاست طلبی و جاه طلبی و یا نبودن ایمان کامل و نفاق درونی آنها ، همانگونه که پیامبر(ص) در واقعه غدیر به آن اشاره فرموده بودند ....]] ..... بعد از تعیین خلیفه در سقیفه ، به در خانه علی(ع) آمدند و ایشان را به بیعت با خلیفه غاصب فراخواندند! علی (ع) که خود جانشین منصوب از طرف پیامبر(ص) به امر خداوند بود دعوت آنها را اجابت نکرد ، سرکرده گروه مهاجم (عمر ابن خطاب) دستور داد هیزم بیاورند، مقدار زیادی هیزم در پشت در خانه انباشته شد! به علی (ع) خطاب کرد ‹ اگر از خانه بیرون نیایی خانه را به آتش میکشم ! ) ..... فاطمه (س) به قصد وساطت پشت در خانه آمد که ناگهان در خانه که در آتش شعله ور شده بود با حمله مهاجمین در هم شکسته شد و دختر رسول الله(ص) بین در و دیوار قرار گرفت ! فشار وارده بر در آن چنان بود که فاطمه (س) فضّه را به کمک طلبید ! .... مهاجمین وارد خانه شدند و لباس علی (ع) را گرفته ، به زور ایشان را به خارج از خانه می کشیدند ! ..... فاطمه (س) با آن حال صدمه دیده دست به دامن علی (ع) انداخت و گفت نمیگذارم ایشان را با این حال به مسجد ببرید! این بود اجر رسالت پیامبرتان(ص) که از شما چیزی نخواست جز رعایت احترام و حقوق اهل بیتش؟... تعدادی از مهاجمین تحت تأثیر قرار گرفته خود را عقب کشیدند ، عمر دید الان است که تمام نقشه هایش نقش بر آب میشود ، لذا به غلامش قنفذ دستور داد فاطمه را از علی جدا کن ! در این هنگام بود که آن ناپاک دست به تازیانه برد و .... ( قلم شرم دارد از نوشتن شرح واقعه) در این حملات ناجوانمردانه بود که محسن فرزند فاطمه (س) شهید شد ! .... ای کاش مدینــه در و دیـــوار نداشت ای کاش فدک این همه اسرار نداشت فریـــــــاد دل محسن زهـــرا این بود ای کاش در سوخته مسمـار نداشت عمر به کعبه و نبوت پیامبر(ص) ایمان قلبی نداشت: در یکی از کتابهای اهل سنت خواندم که خلیفه دوم موقع طواف کعبه و لمس حجرالاسود ، حجر را بوسیده و خطاب به حجر گفته است : « می دانم که نفع و ضرری برای من نداری، ولی چون دیده ام که رسول الله (ص) تو را بوسیده است من هم تو را می بوسم ! » از این سخن چنین استنباط میشود که او به کعبه و خدای کعبه ایمانی نداشته است، نوشته اند بعد از شهادت اباعبدالله الحسین (ع) ، عبدالله پسر عمر به شام رفت و با یزید ملاقات و از کشتن حسین(ع) به شدت انتقاد کرد.... یزید که از عبدالله ابن عمر بخاطر موقعیت اجتماعیش حساب می برد دستور دادصندوقچه ای آوردند ،گفت ای عبدالله ، آیا خط و مهر پدرت را می شناسی؟ گفت میشناسم، نامه ای را از صندوقچه بیرون آورد و به او داد ، عبدالله نامه را که بخط و مهر پدرش بود خواند و آرام شد و به یزید گفت : من هم همانند پدرم هستم ! خوب کاری کردی که حسین را کشتی !! در نامه چه نوشته بود ؟ قریب به این مضمون : [..... ای معاویه ؛ هرگز گمان نکنی که من حقیقتاً به محمد ایمان آورده ام ! نبوتی در کار نبوده و محمد خواسته چند روزی بر مردم حکومت کند و بعد آن حکومت را در خاندان خود موروثی نماید! من به قصد بهره جستن در این قضایا ظاهراً به او ایمان آوردم و دیدی که مانع رسیدن به اهدافش شدم ! او یک دختر ضعیف ناتوان را سرور زنان عالم قرار داده بود ولی پس از مرگش من چنان سیلی به او زدم که .... ‹‹ فَلَعَـنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِعَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ...اَللّهُمَّ خُصَ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ، اَللَّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً « پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان .... خدا یا لعن مرا مخصوص گردان به نخستین ستمگر و غاصب حق آل محمد (ص)، و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را، پروردگارا لعنت فرست بر پنجمین آنها یزید ابن معاویه بنابراین طبق فرمایش پیامبر(ص) [ مَن رَضِیَ بِفِعلِ قَومٍ فَهُوَ مِنهُم ] هرکس به عمل گروهی راضی باشد پس او هم جزو آنان است پسر عمر هم جزو کشندگان امام حسین (ع) محسوب میشود. در پایان خاطرنشان میسازد همه این وقایع تلخ در اوائل ماه ربیع الاول اتفاق افتاده و همچنین روز هشتم این ماه هم که شهادت امام حسن العسکری بوده ، لذا ماه ربیع الاول هم که بهار ماهها نامیده شده ماه حزن و اندوه شیعه است. التماس دعا [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:18 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
نوشته محمد حسن بصیری پور [با اندکی تغییر] مسئله مادری ، و محبت مادر به فرزند ، چیزی نیست که برکسی پوشیده باشد ، از زمان کودکی همیشه داستانهایی را شنیده ایم که مادرانی فداکار چگونه برای کودکان خود حتی از جان خود گذشته اند و با چه مرارت ها و مصیبت هایی فرزندان خود را از خطرات رهانیده اند. در همسایگی ایران کسانی بودند که چشم دیدن ایران را نداشتند، و می خواستند بین ایران و فرزندانش جدایی بیاندازند ، آنها از علاقه ایران به فرزندانش خبر داشتند و هر از چند گاهی برای آنها دردسر ایجاد می کردند اما ایران و فرزندانش توجهی به این بی ادبی های نشان نمیدادند . زمانی رسید که این همسایگان دیگر تحمل این مادر و فرزندانش را نداشتند و قصد جان آنها را نمودند! ولی جرات جسارت به ایران و فرزندانش را نداشتند . آنها برآن شدند تا با کسانی که دور از این منطقه زندگی می کنند متحد شوند تا ایران و فرزندانش را در هم بکوبند و او را تکه تکه کنند ، اما چه خیال باطلی ! که شاهرگ حیاتشان و حلقوم کثیفشان در دستان هـرمــز بود ، او آماده بود تا این حلقوم ناپاک را با اشاره ای از مادر بفشارد و آنها را در دم خفه کند.
ما ثابت کرده ایم که مرد جنگیم فـرمان از رهبــر با سر دویدن از ملت
[ پنج شنبه 90/11/6 ] [ 1:17 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
ربیــــع آمد ربیع الاول ، همانگونه که از نامش پیداست بهار ماه ها است هم میلاد ، هم هجرت ، دو واقعه بزرگ تاریخی این ماه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ الله در هفدهم این ماه ولادت با سعادت پیامبر رحمت و عزت و کرامت ، حضرت ختمی مرتبت ، محمد ابن عبدالله (ص) رسول گرامی اسلام واقع شده است . همچنین میلاد موفورالسرور امام بحق ناطق ، جعفرابن محمدٍ الصادق (ع) ششمین پیشوای صادق شیعیان در این روز از این ماه مبارک است. روز هشتم این ماه ، روز شهادت امام یازدهم ، ابا محمد حسن ابن علیٍ العسکری (ع) ، روز حزن و اندوه امام عصر (عج ) است، شایسته است مؤمنین در این روز با امام و پیشوای خود همدردی نمایند. با شهادت امام یازدهم ، بار سنگین امامت و زعامت امت بر دوش مبارک و نازنین امام عصر (عج) آمد، و از آن زمان ( هشتم ربیع الاول سال 260 هـ ق تا کنون و تا زمانیکه اراده خداوندی بر ظهور موفورالسرور ایشان قرار گیرد زعامت امت در غیبت کبری بر عهده ایشان خواهد بود، تا اینکه با تشکیل حکومت عدل جهانی ، بشریت را از ظلم وستم جهانخواران رهایی بخشند. در بیست و سوم این ماه ، بنا بر گواهی تاریخ ، حضرت فاطمه معصومه (س) دختر بزرگوار امام موسی الکاظم (ع) و خواهر گرامی ثامن الحجج امام علی ابن موسی الرضا (ع) به بلد طیبه قم تشریف فرما شدند ، و این افتخار بزرگ دیگری است که نصیب مردم مؤمن و ولایت مدار ایران ، مخصوصاً مردم شریف قم گردیده است. مقدمشان را گرامی میداریم پیروزی خون بر شمشیر روز چهاردهم این ماه در سال 64 هـ ق ، بنا بر روایت تاریخ ، یزید ابن معاویه ( لعنت الله علیه) به درک واصل شد. نحوه هلاکت این ننگ تاریخ بدین صورت بوده که با حالت مستی در مستراح افتاده و نوشته اند 20 طشت خون از حلقوم ناپاکش خارج شد و بدنش آن چنان تغییر کرده که همانند آن بوده که قیراندود شده باشد! ( بنا به روایت شیخ صدوق و کامل بهایی در وقایع الایام) روزه روزهای اول و هفـدهم این ماه سفارش شده است هجـــــرت هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه نیز در این ماه پر برکت اتفاق افتاده است ..... سال سیزدهم بعثت بود که حدود 75 نفر از انصار در عقبه منی با رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) بیعت نموده ، سپس به مدینه منوّره بازگشتند . نزدیک به سه ماه از این قضیه تاریخی گذشته بود که آنان و گروهی دیگر از مهاجران، بسیاری از روزها، صبحگاهان به خارج مدینه می آمدند و در انتظار آن حضرت می نشستند، سرانجام بر اثر آزار و اذیتهای سران قریش ، پیامبر (ص) مأمور به هجرت از مکه به مدینه شدند، و در تاریخ ( 27 صفر سال اول هجری ) (10 سپتامبر سال 622 م ) از مکه خارج و ده روز بعد به قبا رسیده ، 15 روز درقبا ماندند و سپس رهسپار مدینه شدند. طبق معمول، بامداد آن روز نیز مردم مدینه به خارج مدینه رهسپار شدند و تا نزدیکی های ظهر در آنجا چشم به راه نشستند امّا خبری نشد، تا اینکه ظهر آن روز رسول گرامی اسلام از طریق ذوالحلیفه وارد مدینه شدند، این خبر به مردم مدینه رسید، زن و مرد ،کوچک و بزرگ، در محلی (نزدیک به محلی که بعداً مسجد قبا ساخته شد) ، به استقبال آن حضرت شتافتند، همگی در نهایت خرسندی و شادمانی به یکدیگر تبریک می گفتند و این شعر را با همدیگر می خواندند: طَلَع البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّات الوداع وَجَبَ الشکر علینا ما دَعا لِلّهِ داعٍ بعضی از نزدیکان خدمت رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) گفتند مردم مدینه مشتاقانه منتظر قدوم شمایند. پیامبر (ص) فرمودند در انتظار برادرم علیّ بن ابی طالب (ع) هستم، آن حضرت 15 روز در قبا توقف کرد تا علی (علیه السلام) به همراه همسرش فاطمه زهرا ( سلام اللَّه علیها ) به آن حضرت ملحق شدند. در این مدت، مسجد قبا را تأسیس کردند و در ضمن خانه های مدینــه از بت و بت پرستی پاکسازی شد، سپس رسول خدا (ص) سوار بر مرکب عازم ناحیه بالای مدینه (منطقه بنو عمرو بن عوف) شده و در آنجا مسکن اختیار نمودند، حضرت بعد از نزول اجلال این آیه شریفه را خواندند: رَبِّ اَنزِلنِی مُنزِلاً مُبارَکاً وَ اَنتَ خَیرُالمُنزِلِینَ ابن اسحاق می گوید: رسول خدا (ص) در خانه ابوایّوب انصاری بود تا مسجد و خانه اش ساخته شد و سپس به خانه خود در جوار مسجد منتقل گردید. [ نقل از سفرنامه عمره ] از نطــق به هــرچمــن زبانی دگـــری وزلطـف به هــر بــدن روانی دگـــری درخاطـرهـــرکـسـی گـمـانی دگــری در تو که رسد ؟ تو خـود جهانی دگـــری التماس دعا [ سه شنبه 90/11/4 ] [ 11:26 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
دوستی محمّد و آل محمّد (ص) خدایا ؛ من با محبت و دوستی پیامبر محبوبت محمد(ص) و اهل بیت مطهرش ، (ائمه معصومین) به ساحت قدس ربوبیتت تقرب می جویم، خدایا ؛ من آخرین نفر آنها را ( امام عصر عج ) دوست دارم همان گونه که اولین شان ( امیرالمؤمنین ع ) را دوست دارم، خدایا ؛ من دوست آنها و دوستدار دوستان آنها هستم و با دشمنان آنها دشمنم و از آنها دوری میجویم، خدایا ؛ دشمنانشان را لعنت کن ، کسانی که نعمتهای تو را دگرگون کردند و به پیامبرت و اهل بیتش تهمت زدند و نشانه های تو را انکار کردند و امامان تو را به استهزاء گرفتند و نا اهلان را بر شانه های آنها بار کردند ، خدایا ؛ من از اینها (دشمنان) برائت و به همه آنها (ائمه) تقرب میجویم. خدایا؛ رحمت فرست بر هشتمین امام مظلوممان علی ابن موسی ، آنکه تو و بندگانت از او خشنود هستید، او پیشوای پرهیزکار و حجت تو بر روی زمین است ، درود فرست بر او درودی فروان و کامل و متصل و پی در پی و درودی بی پایان . شهادت امام مظلوم و رئوفمان را به مولایمان امام مهدی (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می نمایم. التماس دعا [ سه شنبه 90/11/4 ] [ 10:36 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |