|
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام 
| ||
|
*
لینک دوستان
|
بسم الله الرحمن الرحیم یا مقلب القلوب والابصار ، یا مدبر اللیل والنهار ، یا محول الحول والاحوال، حول حالنا الی احسن الحال
پاک کنیــد خانـه را، تازه کنیــد جامـه را، گل بدهید زوجه را ، عیدی دهید بچه را، آب دهید تشنه را ، سیر کنید گشنه را ، یاد کنید رفتـه را ، شاد کنیـد بنده را ، محو کنید غصه را، مژده دهید خسته را، دور کنید کینه را ، صاف کنید سینه را ، عفو کنید ناس را ، ارج نهید یاس را ، مژده که یار آمده ، فصل بهار آمده .... سـلام دوستــان ، با تبریک حلول سال جدید ، باز هم از نهج البلاغه بگویم ، از این کتاب بسیار ارزنده که جز محققان و اندیشمندان ژرف نگر ، کسی به عمق دریای پرخروش و آرام آن آگاه نگردد! کتابی که در عین پرمحتوا بودن ، به زبانی ساده و روان با همه سخن میگوید. جالبتــرین جملــه بنظر شما جالب ترین جمله از خطبه 176 نهج البلاغه کدام است ؟ اِنتَفِعُوا بِبَیانِ اللهِ ، وَاتَّعِظُوا بِمَواعِظِ اللهِ ..... در ادامه برگزاری مسابقات فهم مطالب نهج البلاغه ، در اسفند ماه نیز سئوال دیگری مشابه ماه قبل برای بیش از 50 نفر از اقوام و آشنایان ارسال شد که پاسخ ارسالی دوستان (با حذف پاسخهای تکراری و مشابه ) بدین شرح است: مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نسازید (3 نفر) گرداگرد بهشت را دشواریها و گرداگرد آتش جهنم را هوسها و شهوات گرفته است (4 نفر) کسی که در وقت یاری رهبرش در خواب باشد با لگد دشمنش بیدار میشود ( این مطلب در این خطبه نیست و بنظر میرسد 3 نفر از دوستان برای یادآوری اهمیت انتخابات فرستاده باشند) کسی با داشتن قرآن نیازی ندارد و بدون قرآن بی نیاز نیست (3 نفر) قرآن سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید (2نفر) قرآن ریسمان استوار خدا و وسیله ای ایمنی بخش است (2نفر) قرآن بهار دلها و چشمه دانش است و برای قلب جلایی جز قرآن نمی توان یافت ( 2نفر ) زبان مؤمن در پس قلب اوست و قلب منافق در پس زبان اوست ( 2نفر ) درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختیها از قرآن یاری بطلبید ( 3نفر ) درمان خود را از قرآن بخواهید (3نفر) در قرآن بهار دلها و چشمه های دانش است (2 نفر) خوشا بحال کسی که عیب شناسی نفس او را از عیب جویی دیگران باز دارد( 3 نفر ) خوشا بحال کسی که به خانه و خانواده خود پردازد، غذای حلال بخورد و به اطاعت پروردگار مشغول باشد و برخطاهای خویش بگرید ، همواره به خویشتن خویش مشغول باشد و مـــردم از او در امـــان باشنـــد تقوا و روش برخورد با دنیا (1 نفر) پرهیزگاری را ندیده ام که تقوا برای او سودمند باشد مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود ( 2نفر ) برای قلب جلایی جز قرآن نتوان یافت (2نفر) با دوستی قرآن بخدا روی آورید و به وسیله قرآن از خلق خدا چیزی نخواهید (3 نفر) دنیا نمازگاه دوستان خداست (1 نفر) زبان و دل را هماهنگ کنید و حرام خدا را حرام و حلال خدا را حلال شمارید ( 3 نفر )
شما هم با مطالعه این کتاب شریف و خطبه 176 امام (ع) نظر خود را اعلام فرمائید. متشکرم ، مؤید باشیــد. [ جمعه 90/12/26 ] [ 11:16 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
جملاتی از نامه 69 نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی ص 434 وَ تَمَسَّک بِحَبلِ القُرآنِ وَاستَنصِحهُ ......وَاعلَم اَنَّ اَفضَلََ المُؤمِنین .... از نامه های امیرالمؤمنین (ع) است به یکی از یاران خود به نام حارث هَمدانی (هَمدان نام قبیله ای بوده در یمن) و این نامه طولانی بوده که سید شریف رضی (ره) قسمتی از آن را در نهج البلاغه آورده است و این نامه بر مدار مکارم اخلاق و آداب و خوهای پسندیده است بمنظور ترغیب و تشویق افراد به مطالعه کتاب شریف نهج البلاغه امام علی (ع) ، پیامکی بدین مضمون : [ زیباترین و جالبترین جمله از نامه 69 نهج البلاغه (بند 2 اوصاف مؤمنان) را انتخاب و ارسال نمائید ] برای بیش از پنجاه نفر از اقوام و دوستان ارسال شد ، که همگی پاسخ داده و پاسخ های رسیده بدین شرح بود (از تکرار جملات مشابه خودداری گردید) ، آنها را در جلسه بهمن ماه خانوادگی قرائت و به قید قرعه به تعدادی از آنها هدایایی اهدا شد. * همه نامه را چندین مرتبه مطالعه نمودم ، همه اش جالب و زیبا بود و من نتوانستم جمله ای را انتخاب کنم و جملات دیگر را رها نمایم ، بنابراین همه جملات ( متن کامل نامه ) را برایتان میفرستم * در همه کارهایت خدا را اطاعت کن که از همه چیز برتر است * به هنگام قدرت بخشش داشته باش * از دوستی با بیخردان و خلافکاران بپرهیز زیرا هرکس را به دوستش می شناسند در چیزی اندیشه کن که یاری ات دهد * از نشستن در گذرگاههای عمومی و بازار پرهیز کن که جای حاضر شدن شیطان و برانگیخته شدن فتنه هاست * بهترین مومنان آن بود که جان وخاندان و مال خود را در راه خدا پیشاپیش تقدیم کند * در شهر های بزرگ سکونت کن که مرکز اجتماع مسلمانان است * از حوادث گذشته تاریخ برای آینده عبرت گیر که حوادث روزگار با یکدیگر همانند بوده و پایان دنیا به آغازش می پیوندد و همه آن رفتنی است * به هنگام خشم بردبار باش * نام خدا را بزرگ دار و جز به حق سخنی بر زبان نیاور . * به افراد پایین تر از خود توجه داشته باش که راه شکرگزاری تو در برتری است * خشم را فرو نشان * هر خبری را دروغ مپندار که نشانه نادانی است * به ریسمان قران چنگ زن ، و از آن نصیحت پذیر ، حلالش را حلال و حرامش را حرام بشمار
از شما دوستان عزیز نیز میخواهم با مطالعه این کتاب شریف و نامه 69 امام (ع) نظر خود را اعلام نمائید منتظر نظرات ارزنده تان هستم ، مؤید باشید [ چهارشنبه 90/12/24 ] [ 9:15 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم
..... وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلَیهِ مِن حَبلِ الوَرِید و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم [ قرآن مجید سوره 50 (ق) آیه 16 ] وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلَیهِ مِنکُم وَلکِن لا تُبصِرُون و ما به او نزدیکیم ولیکن شما نمی بینید [ قرآن مجید سوره 56 ( واقعه ) آیه 85 ] و چه خوش است عشق و عاشقی که این چنین باشد حدیث شریف قدسی : قال الله تبارک و تعالی
الهـــــــی ؛ عشق یعنی آنچه را که حسین (ع) با خدایش کرد !
عشق یعنی فنا در راه بقا و تقدیم همه ی هستی در راه لقاء الهی و ربی من لی غیــــــرک ؟ پروانه سوخت شمع فرو ریخت شب گذشت ای وای من که قصه ی دل ناتمام ماند [ شنبه 90/12/20 ] [ 5:8 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
نیمه پر یا نیمه خالی ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ..... همین که استاد وارد کلاس شد در یک دستش پارچ و در دست دیگرش یک لیوان بود ! همه تعجب کردیم ! استاد علوم سیاسی با آن شخصیت و وقار چرا پارچ و لیوان در دست گرفته و اینچنین وارد کلاس شد ! پس از ورود به کلاس و قرار گرفتن دانشجویان در جای خود ، استاد با خنده ملیحی فرمود : هیچ تعجب نکنید ! آن چه که در دستان من است کتاب درس امروزمان است ! باز تعجب بچه ها بیشتر شد ! یعنی چه ؟ پارچ و لیوان درس امروز ماست ؟ مگر میخواهد فیزیک یا شیمی درس بدهد ؟
استاد لیوان را روی میز گذاشت و مقداری آب که در پارچ بود در لیوان ریخت ! لیوان پر نشد ولی دیگر آبی در پارچ نبود ! استاد پارچ خالی را هم کنار لیوان گذاشت ! و گفت : عزیزان من همانطور که گفتم درس امروز ما همین است ! بی زحمت هرچه را که روی میز می بینید در یک برگ کاغذ نوشته و به من ارائه نمائید تا درس را شروع کنم ! برای این کار هم 5 دقیقه وقت است ولی اگر کسی به وقت بیشتری نیاز داشت اعلام کند تا تمدید شود ! بعد از تمام شدن مدت تعیین شده ، همه برگ هایشان را به استاد دادند ! استاد برگ ها را زیر و رو و بالا پائین کرد و در چند دسته چند برگی روی میزش گذاشت! و بعد از تشکر از دانشجویان پشت میزش نشست ! استاد برگ ها را که تنظیم کرده بود یکی یکی برداشت و برایمان خواند ! اینها نظرات دانشجویان بود : 1 ـ چند تایی کاغذ سفید داده اند یعنی چیزی ننوشته اند 2 ـ چند نفر فقط کلمه لیوان وپارچ را نوشته بودند 3 ـ چند نفر نوشته بودند لیوان سرخالی ! 4 ـ چندنفر نوشته بودند لیوان نیمه پر ! 5 ـ چند نفر نوشته بودند لیوان نیمه خالی ! 6 ـ چند نفر هم کلمه لیوان آب نوشته بودند 7 ـ یک نفر هم مفصل نوشته بود که استاد آنرا بصورت خلاصه خواند ، اینگونه : این دوست ما نوشته است : برای نوشتن در مورد آنچه را که روی میز می بینم هم وقت خیلی کم است و هم کاغذ ! جناب استاد ؛ روی میز شما یک پارچ و لیوان شیشه ای قرار دارد که از دو چیز تشکیل شده ، شیشه و آب ! 1 ـ آن پارچ و لیوان شیشه ای که روی میز شماست حاصل رنج و تلاش بسیاری از انسانهایی است که در امور طراحی ، اکتشاف ، استخراج ، کانه آرایی ، ذوب و قالب گیری و تهیه ظروف زیبا و قشنگی بنام پارچ و لیوان متحمل شده اند ، خارج از بحث شیمیایی عنصر سلیس و خواص و کاربردهای آن ، ظرافت و زیبایی و شکنندگی شیشه را همه میدانند ، مضافاً اینکه نوشیدن آب در ظروف شیشه ای هم توسط پیامبر (ص) توصیه شده است 2ـ آنچه که درون لیوان است همه می بینیم که آب است ! ماده ای که از دو عنصر سوزنده اکسژن و هیدروژن تشکیل شده است که با قدرت و حکمت خداوند از ترکیب این دو عنصر سوزنده یک ماده خاموش کننده یا سرد کننده (آب ) بدست آمده است !! خارج از بحث شیمیایی این دو عنصر و این ماده حیاتی، این آب زلال که در لیوان است حاصل زحمت و تلاش گروه زیادی از انسانهای شریفی است که ما را در تهیه و تصفیه و توزیع این ماده حیاتی کمک میکنند و البته تعداد زیادی از افراد جامعه که در امور تهیه آب و نیز پارچ و لیوان تلاش می نمایند از این راه خود و خانواده هایشان امرار معاش می کنند! 3 ـ و اما ظاهر قضیه ، لیوان آبی است که توسط استاد گرامی، در حد توان و امکانات موجود ( منظورم مقدار آب داخل پارچ است ) بیش از نیمه آن آب و کمی از لیوان هم خالی است ! که مسلماً اگر آب بیشتری در پارچ بود شاید استاد معظم لیوان را پر می کردند! به هرحال این مقدار آبی که در لیوان است قطعا زلال ، خنک ، تصفیه شده و گواراست . استاد مطالب این برگه را با اشتیاق و عجله میخواند و زیر لب تبسم مینمود ، صورت استاد و پیشانی ایشان عرق نشسته بود و مشخص بود که استاد علوم سیاسی ما در دل و ذهن خود مطالبی را برای بیان کردن مقصود خود می پروراند. پس از خواندن برگه ها ، استاد عینکش را از چشم برداشت و روی میز گذاشت ، صورتش سرخ شده و گویا قطره ای اشک در چشمانش حلقه زده بود که استاد از خروج آن جلوگیری میکرد! دانشجویان همه متحیر و ساکت و برای شنیدن سخنان استاد سراپا گوش بودند! با این حال و وضع استاد سکوت را شکست و به بیان نظرات خود پرداخت : عزیزان من ؛ ممکن است خواهش کنم کسانی که از این پارچ و لیوان درس گرفتند دستشان را کمی بالا بیاورند ؟ چند دست کمی بالا رفت ولی اکثراً هنوز متحیر بودند که استاد چه میخواهد بگوید ! و استاد ادامه داد : عزیزان من ؛ قضیه این پارچ و لیوان تقریباً قضیه انقلاب اسلامی ما و کارهای انجام شده است با کارهای انجام نشده و مشکلات و نارسائیهای موجود است ! متاسفانه در جامعه ما گروهی فقط نیه خالی لیوان را می بینند ! فقط کارهای انجام نشده و یا معوق مانده و یا مشکلات و نارسائیها و ... را می بینند ! فقط دزدی و اختلاس و رانت خواری ها را می بینند ! فقط کم کاری ها و سستی ها و کژی ها و نابسامانیها را می بینند ! فقط کمبودها و نیمه خالی لیوان را می بینند ! اینها اصلاً توجهی به کارهای انجام شده ، پیشرفتهای علمی ، خدمات ارائه شده و ... در طول این 33 سال را نمی بینند و گویا چشمی برای دیدن اینها ندارند ! این گروه نه تنها عزت و کرامت ایران اسلامی در سطح جهان را نمی بینند بلکه کارهای انجام شده قابل لمس و رؤیت در داخل کشور هم را نمی بینند یا می بینند و خود را به ندیدن می زنند !! این گروه در هر حال و در هر فرصت دائم نق می زنند و ناله میکنند و یا بعضاً توهین می نمایند !!! .... برخی دوست دارند مانند مگس فقط بر جراحات و عفونت های بدن بنشینند و نیش بزنند! در حالیکه غالب نقاط بدن سالم و تمیز است و فقط یک نقطه زخم دارد اما خصلت ذاتی مگس اینست که بر جراحات نشیند ! چون فقط نشستن بر جراحات و کثافات است که غذای این حشره موذی را تأمین میکند! غافل از اینکه این جراحات دیر یا زود ترمیم و این نقاط در آینده تمیز خواهد شد) [ بیچاره این حشره باید دوباره دنبال جایی برای نشستن و خوردن پیدا کند و یا اگر بر نقطه تمیزی هم نشست باید از غفلت صاحب بدن استفاده و آنجا را با خرطومش سوراخ کند و خون او را بمکد! ] این دوست عزیز ما که مطالبش را شنیدید، منصفانه ، هم لیوان را دیده و هم آب داخل لیوان را و هم توانایی و وسع آورنده و پرکننده لیوان را و هم قسمت خالی لیوان را و هم پارچ خالی کنار لیوان را !!! منظور ایشان اینست که اگر توان و امکانات بیشتری در اختیار مسئولان نظام بود مسلماً کارهای بیشتر انجام میشد و مشکلات و نارسائیهای موجود به مراتب کمتر بود و .... نکته دیگر اینکه ، این دوست عزیز به آورنده و پرکننده لیوان هم اشاره ای داشته که ضمن تشکر از محبت ایشان یادآور میشوم که آورنده و تشکیل دهنده این حکومت اسلامی ، یک مرجع بزرگ دینی و یک عارف فرزانه بوده است ، ایشان امام خمینی (قدّس سرّه) کتاب ارزشمند حکومت اسلامی را در دوران تبعید و با الهام از آیات نورانی قرآن و احادیث شریف ائمه معصومین (ع) نوشته اند و این نظام مقدس را که حاصل خون دلها و رنجها و مصیبتها و زجرها و شکنجه ها و خونهای پاک و شریف مبارزان و مریدان پاک و مخلص این رهبر عظیم الشأن است ، بنیان نهاده اند.
پس ، بر ماست و بر شماست که در حفظ و صیانت از این انقلاب عظیم و دستاوردهای آن کوشا و در هیچ حال و لحظه ای غافل نباشیم که کسانی که در موقع یاری رهبرشان خواب باشند با لگد دشمن بیدار خواهند شد ( امام علی علیه السلام ) من ضمن احترام به نظر همه دوستان ، به این دوست عزیز نمره بیست میدهم ، و قطعا اگر بالاتر از بیست هم نمره ای بود من بالاترین نمره را به ایشان میدادم. ضمناً به دوستان عزیزی که برگ سفید ارائه داده اند توصیه میکنم ؛ دوستان عزیز ؛ شما قشر تحصیلکرده و گلهای سر سبد این ملت هستید ، و این ملت برای رشد و شکوفایی شما هزینه زیادی را متحمل میشود ، شایسته نیست که در هیچ موضوعی بی نظر باشید ! یک دانشجو یعنی یک صاحب فکر و اندیشه ، بنابراین یک صاحب فکر و اندیشه نباید در هیچ موضوعی بی نظر باشد ..... امیدوارم درس امروز برایتان قابل هضم و پذیرش باشد و چنانچه ابهام یا سئوالی برای کسی هست آن را مطرح تا پاسخ دهم ، متشکرم [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 10:2 صبح ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
آنهـایی که رای ندادند ! بسم الله الرحمن الرحیم حضور پرشور ملت بزرگ ایران در آفریدن حماسه ای دیگر و افزودن برگ زرّینی جدید بر کتاب انقلاب شکوهمند اسلامی ایران ، بر همه هموطنان بزرگ و شریف مبارکباد بدنبال حضور گسترده و چشمگیر ملت بزرگ ایران در عرصه انتخابات 12 اسفند ، این سئوال به ذهن می آید که در این عرصه بزرگ چه کسانی حضور نداشتند ؟ یا بهتر بگویم حضور داشتند ولی نظر نداشتند؟ یا اینکه نظر داشتند ولی شجاعت اعلام آن را نداشتند !
با یک بررسی ساده متوجه میشویم که در این حماسه بزرگ ملی و انقلابی ، افراد و گروههای ذیل حضور نداشتند که در مورد هرکدام تحلیل خاصی وجود دارد : 1 ـ دیوانگان و مهجورین ! ( اینها که انتظاری ازشان نیست و اصلاً حق رای هم ندارند چون رای باید برآمده از نظریه باشد و نظریه برآمده از عقل ، و این گروه از عقل سالمی که بتوانند موقعیتها را تشخیص دهند ندارند. ) 2 ـ عقب ماندگان ذهنی ! ( این گروه نیز حکم گروه اول را دارند ) 3 ـ بی تفاوتها ( اینها نیز فاقد تفکر و غیرت دینی و ملی هستند ) 4 ـ ضربه خورده های اقتصادی که به نحوی جلو فرصت طلبی ها و سوء استفاده های آنها گرفته شده ! 5 ـ اشرار و لاابالی ها ( اینها نیز همانند گروه سوم هستند ) 6 ـ مخالفین نظام ( افرادی کینه توز که موقعیتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود را از دست داده اند و در هر فرصتی بدنبال ضربه زدن به این کشور و این ملت هستند! 7 ـ اپوزیسیون ( مزدورانی که سر در آخور استکبار جهانی دارند و طبق دستور اربابان خود عمل میکنند که اگر چنین نکنند جیره شان قطع میشود ! ) 8 ـ فریب خوردگان : کسانی که گوش به صدای بیگانه پرستان دارند و مغز آنها از تفکرات ضد دینی و ضد ملی رسانه های بیگانه پرست اشباع شده و قادر به تشخیص منافع ملی کشور خود نیستند. و فکر میکنند با رای ندادن جزو باکلاسهای جامعه شناخته میشوند در حالیکه نفوذ کلام و عقاید ضد ملی و ضد دینی بیگانه پرستان در مغز اینها بزرگترین نشانه بی شخصیتی و بیانگر عمق فریب خوردگی آنهاست . بنظر می رسد این گروه که بقول علما جزو همج الرئا هستند بیشترین درصد این آمار را تشکیل می دهند. که البته وجود اینها خطری نیست و زیانکار اصلی خودشان هستند نه ملت و انقلاب و نظام.
به هرحال این نکته را یادآور میشوم که قطار انقلاب با سرعت مطلوب و مناسب و حساب شده با فرماندهی ولی امر و رهبر فرزانه انقلاب به راه خود ادامه می دهد و هیچ عاملی توان مقاومت در مقابل آن را ندارد. چه آنهایی که رای دادند و چه آنهایی که به هر دلیل خود را از این فیض محروم نمودند بر این قطار نشسته اند و تلاش این افراد در پیمودن راه خلافِ جهت و مسیر قطار هیچ اثری در حرکت قطار و ادامه مسیر آن ندارد. و هرگونه تلاشی از ناحیه آنها به تلاش مذبوحانه تشبیه میشود. این قطار نه ترمز میکند نه عقبگرد و نه پای کسی صبر میکند ، چه بسیار افرادی که سالهای سال همراه انقلاب بودند ولی با یک تردید از این قطار جامانده و از قافله عقب ماندند ! ناگفته نماند که اقدام دیروز ملت بزرگ ایران خاری بود که در چشم اسکتکبار جهانی نشست ، استخوانی بود که در گلوی ناپاک دشمنان اسلام نشست ، خنجری بود که بر قلب کثیف صهیونیسم جهانی و حامیانش نشست ، تیری بود که بر بدن ناپاک آمریکای جهانخوار نشانه رفت
این پیروزی شهدی بود بر کام دوستان انقلاب و نسیمی بود بر جانهای پاک و دلهای بیدار دوستداران انقلاب اسلامی ایران این پیروزی بر تمام آحاد ملت بزرگ ایران مبارکباد [ شنبه 90/12/13 ] [ 2:39 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  |
| [ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] | ||
